وفادارى جاريه به مقام ولايت على - اصحاب امام علی(علیه السلام) جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصحاب امام علی(علیه السلام) - جلد 1

سید اصغر ناظم زاده قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


وفادارى جاريه به مقام ولايت على

جاريه در جنگ هاى جمل و صفين و نهروان در ركاب آن امام عليه السلام شمشير زد و از كيان اسلام و حكومت عادلانه آن حضرت دفاع نمود. وى همان بزرگ مجاهدى است كه بسر بن ارطاة را با همه خشونت ها و درنده خويى هايش از قلمرو دولت اميرالمؤمنين بيرون راند و همه مناطق تحت فرمان امام عليه السلام را از لوث وجود نيروهاى اين مرد جنايت كار پاك ساخت كه براى ايجاد اغتشاش و ناامنى و تضعيف روحيه شيعيان على عليه السلام از سوى معاويه در عراق و حجاز و يمن به غارت و چپاول مى پرداختند.

عبيداللَّه بن عباس "پسر عموى اميرالمؤمنين عليه السلام" كه در آن زمان والى يمن و به قولى مكه بود، پس از آگاهى از حملات بسر بن ارطاة از محل حكومت خود گريخت و مسند امارت را به شخص ديگرى واگذار كرد و رهسپار عراق شد؛ وقتى بسر بن ارطاة بر يمن سلطه يافت والى موقت آن جا را به قتل رسانيد و دو فرزند خردسال عبيداللَّه بن عباس را نيز بى رحمانه كشت.

اما جاريه با شجاعت كم نظير و ايمان و عقيده اى محكم به مصاف چنين جرثومه خطرناكى رفت و همه عراق و حجاز و يمن را از شر او و نيروهاى غارتگرش نجات داد و آرامش را به اين مناطق برگرداند. او فتنه عبداللَّه بن عامر حضرمى و مواليانش را در بصره فرو نشاند و ابن زياد "استاندار منصوب از طرف امير مؤمنان عليه السلام" را به قصر حكومتش برگرداند و قبل از جنگِ جمل مردم بصره را به بيعت با اميرالمؤمنين على عليه السلام تشويق كرد.

در شجاعت جاريه و وفادارى او به امام على عليه السلام و نيز عنايت و توجه امام عليه السلام به او، همين كافى است كه اميرمؤمنان در پاسخ به كسانى كه نگران غارتگرى بسر بن ارطاة بودند، فرمود: شما نگران بُسر نباشيد، زيرا جاريه كسى است كه يا او را به هلاكت مى رساند يا خود كشته مى شود، شما بايد به پيكار با شاميان بينديشيد. [ براى شرح بيشتر ر. ك: شرح ابن ابى الحديد، ج 4، ص 53 - 41؛ تاريخ طبرى، ج 5، ص 112 - 110؛ كامل ابن اثير، ج 2، ص 417 - 415؛ اسد الغابه، ج 1، ص 263. ]

/ 390