شهادت در صفين - اصحاب امام علی(علیه السلام) جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصحاب امام علی(علیه السلام) - جلد 1

سید اصغر ناظم زاده قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


شهادت در صفين

موضوع كشته شدن خزيمه در جنگ صفين از طرق مختلف نقل شده است كه به مواردى از آن مى پردازيم:

ذهبى مى نويسد: خزيمة بن ثابت از ياران پيامبر و از جنگ جويان غزوه بدر و اُحد و از بزرگان سپاه على عليه السلام در صفين بود و در همان جنگ به شهادت رسيد. [ سير اعلام النبلاء، ج 2، ص 112. ]

ابن ابى الحديد و ديگران از محمّد بن عمارة بن خزيمة "نوه خزيمه" نقل مى كنند: خزيمه همواره مى گفت: خودم از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: تقتل عماراً الفئةُ الباغية؛ عمار را گروه ستمگر خواهد كشت. وقتى خبر شهادت عمار در جنگ صفين منتشر شد، جدم خزيمه برخاست و شمشيرش را به آرامى از غلاف بيرون كشيد و روانه ميدان نبرد شد و آن قدر به پيكار ادامه داد تا اين كه خود وى نيز چون عمار ياسر به دست سپاهيان معاويه به شهادت رسيد. [ شرح ابن ابى الحديد، ج 10، ص 109؛ اسد الغابه، ج 2، ص 114؛ الاصابه، ج 2، ص 280؛ معرفة الصحابه، ج 2، ص 175. ]

سخنان اندوهبار امام در فراق خزيمه

شهادت خزيمه در صفين و فراق او هيچ گاه از خاطر حضرت على عليه السلام نمى رفت، امام عليه السلام در فراق او مى سوخت و اشك و اندوه مى ريخت. نوف بكالى مى گويد: موقعى كه امام عليه السلام پس از پايان جنگ صفين به كوفه آمد روزى روى سنگ هايى كه جعدة بن هبيره برايش نصب كرده بود، ايستاد و خطبه اى براى مردم كوفه ايراد نمود، مرحوم سيد رضى آن خطبه را در نهج البلاغه آورده كه حضرت عليه السلام در ابتدا به سپاس و حمد پروردگار و تنزيه بارى تعالى پرداخته و به دنبال آن مردم را به تقوا و پرهيزكارى سفارش نموده و سپس درباره شخصيت والا مقام حضرت مهدى "عج" مطالبى را بيان نموده و سرانجام در غم از دست دادن ياران باوفا و همراهان فداكارش چون عمار، ابن التهيان، خزيمه ذو الشهادتين و... اظهار تأسف و تأثر نموده و با دلى اندوهگين و چشمانى گريان فرمود:

أينَ إخواني الذينَ ركِبُوا الطَّريقَ و مَضوا عَلى الحقِّ، أينَ عمارُ؟ أين ابنُ التيهان؟، أينَ ذُو الشهادتين؟ و أينَ نُظرائُهم مِن إخوانِهم الذينَ تَعاقَدُوا على المَنِيّة و أُبردَ بِرؤوسهم إلى الفجرة؛

كجايند برادران من؟ همان هايى كه سواره به راه مى افتادند، و در راه حق قدم برمى داشتند، كجاست عمار؟ كجاست ابن التيهان؟ كجاست ذوالشهادتين؟ و كجايند آنان از برادرانشان كه پيمان بر جانبازى بستند و سرهاى آنان براى ستمگران فرستاده شد؟

سپس امام عليه السلام دست به محاسن شريف زد و مدتى بس طولانى گريست، بعد حقايقى در عظمت و شخصيت اين عزيزان فرمود و در فراقشان سوخت و اشك ماتم ريخت. [ ر. ك: نهج البلاغه، خطبه 182. ]

با توجه به مطالب گفته شده كه مبتنى بر سندهاى معتبر تاريخى است، هيچ ترديدى نمى ماند كه ذوالشهادتين از اصحاب باوفاى امير مؤمنان بوده و در جنگ صفين در ركاب آن حضرت به شهادت رسيده است.

/ 390