زهد و پارسايى اويس - اصحاب امام علی(علیه السلام) جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصحاب امام علی(علیه السلام) - جلد 1

سید اصغر ناظم زاده قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


زهد و پارسايى اويس

اويس از حواريون اميرالمؤمنين عليه السلام و از اركان هشت گانه زهد و تقوا [ زهّاد هشت گانه عبارتند از: 1. اويس قرنى 2. ربيع بن خثيم 3. هرم بن حيان 4. عامر بن عبد قيس "اين چهار نفر از پيروان حضرت على اند" 5. ابو مسلم خولانى "از ياران معاويه" 6. مسروق بن اجدع "از مأموران جمع آورى ماليات حكومت معاويه بود" 7. حسن بن ابى الحسن "رئيس قدريه و با هر فرقه اى كنار هم مى آمد" 8. اسود بن يزيد. "رجال كشى، ص 97، ش 154". ] به شمار مى آيد. بلكه شأن رفيع و منقبت مثال زدنى اش، بسى از مناقب ساير زاهدان و اصحاب برگزيده امير المؤمنين عليه السلام بالاتر بوده و به نظر مى رسد كه كسى از اهل نظر در اين مورد ترديدى ندارد.

پيامبر خداصلى الله عليه و آله در باره زهد اويس فرمودند:

إنّ مِن أُمتى مَن لايستطيع أن يأتي مسجده او مُصلّاه مِن العُري، يَحْجُزُه ايمانه أن يسأل الناس، منهم اُويس القرني؛

در ميان امت من افرادى هستند كه به خاطر نداشتن لباس نمى توانند، براى نماز در مسجد حاضر شوند و ايمان آنان مانع از آن است كه از مردم نيز كمك بخواهند، از جمله اين افراد اويس قرنى است. [ حلية الاولياء، ج 2، ص 84؛ سير اعلام النبلاء، ج 5، ص 76؛ الاصابه، ج 1، ص 220. ]

وى از فيض صحبت پيامبر صلى الله عليه و آله و از بركت ملازمت آن حضرت محروم ماند. با اين وجود، رسول خداصلى الله عليه و آله او را برترين تابعين [ ر. ك: همين كتاب، ص 34. ] براى امت خود معرفى كرده است. [ ر. ك: حلية الاولياء، ج 2، ص 87؛ سير اعلام النبلاء، ج 5، ص 77؛ مستدرك حاكم، ج 3، ص 455؛ رجال كشى، ص 99، ش 156. ]

عبادت اويس

ابو نعيم اصفهانى از اصبغ بن زيد درباره عبادت اويس نقل مى كند كه: اويس در عصر "هنگام غروب" مى گفت: امشب، شب ركوع من است. و پس از اداى واجبات به ركوع مى رفت و تا صبح در ركوع مى ماند. و گاهى مى گفت: امشب، شب سجود من است. و آن شب را تا صبح به سجده مى رفت. وى هر روز عصر آنچه در خانه از غذا، نوشيدنى و لباس داشت، همه را در راه خدا صدقه مى داد و بعد مى گفت: اللهم من مات جوعاً فلا تؤاخذنى به، و من مات عُرياناً فلا تؤاخذني به؛ بار پرودگارا، اگر كسى از گرسنگى مُرد، مرا به كوتاهى در حق وى مؤاخذه نكن و اگر كسى از برهنگى مُرد، مرا به آن مورد بازخواست قرار نده. [ حلية الاولياء، ج 2، ص 87؛ سير اعلام النبلاء، ج 5، ص 77. ]

/ 390