فداكارى حجر در جنگ صفين - اصحاب امام علی(علیه السلام) جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصحاب امام علی(علیه السلام) - جلد 1

سید اصغر ناظم زاده قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


فداكارى حجر در جنگ صفين

جنگ صفين همان جنگى است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در يك خبر غيبى، با عنوان جنگ با قاسطين على عليه السلام را به آن آگاهى داده بود آن جا كه فرمود:

يا على ستقاتل بعدي الناكثين و القاسطين و المارقين... و اما القاسطون اهل الشام بصفين؛

اى على، به زودى بعد از من با سه گروه ناكثين، قاسطين و مارقين جنگ خواهى كرد... و قاسطين اهل شام هستند كه در صفين جمع خواهند شد. [ ر. ك: احقاق الحق، ج 6، باب 44؛ مناقب خوارزمى، ص 176. ]

در اين جنگ خونين، كه ضربه هولناكى توسط معاويه و همدستانش بر پيكر حكومت اسلامى و دولت نوپاى اميرالمؤمنين عليه السلام وارد آمد، جمع كثيرى از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله اعم از مهاجرين و انصار حضور يافتند و در ركاب اميرالمؤمنين عليه السلام عليه سپاه بغى و نفاق پيكار نمودند و تا پاى جان استقامت كردند، و سرانجام در راه احياى سنت متروك پيامبرصلى الله عليه و آله و تقويت دولت كريمه اميرالمؤمنين جمعى از ياران پيامبر صلى الله عليه و آله جان باختند و به درجه رفيع شهادت نايل آمدند.

از جمله اصحاب جليل القدر پيامبر صلى الله عليه و آله كه در آن جنگ حضور مردانه داشت حجر بن عدى بود، او در اين نبرد مردانه جنگيد، و از حق تاراج شده و به يغما رفته امام عليه السلام دفاع نمود. حجر كه فرماندهى و رهبرى نيروهاى، كندى، حضر موت و قضاعه را عهده دار بود، به نحو شايسته اى انجام وظيفه نمود، و صفاى دل و قوت ايمان و عمق ارادت و كمال وفادارى خود به امام عليه السلام را به اثبات رساند. [ وقعة صفين، ص 117؛ شرح ابن ابى الحديد، ج 3، ص 194. ]

حمايت حجر در عزيمت به شام و دعاى امام

در آغاز حركت سپاه امام عليه السلام براى نبرد با لشكريان معاويه، حجر بن عدى، عمرو بن حمق و... اصرار ورزيدند كه هر چه سريع تر به جانب شام حركت كنند و كار معاويه را يكسره نمايند.

حجر بن عدى پس از سخنان دلنشين عمرو بن حمق برخاست و گفت:

يا امير المؤمنين، نحن بنو الحرب و أهلها، الذين نُلقحها و نَنتجها، قد ضارستنا و ضارسناها، و لنا أعوانٌ ذوو صلاح، و عشيرةٌ ذات عدد، و...؛

اى امير مؤمنان، ما فرزندان جنگ و شايسته ايم، ما جنگ را بارور ساخته و آن را به نتيجه مى رسانيم، جنگ به ما دندان نشان داده است و ما به او دندان نشان داده ايم، ما را عشيره و يارانى است كه افراد و سلاح دارند و داراى رأى آزموده و شجاعت پسنديده مى باشند و زمام ما در اختيار تو است، اگر به خاور و مشرق بروى با تو مى آييم و اگر به باختر و مغرب روى آورى با تو خواهيم آمد و هر فرمانى كه بدهى فرمان برداريم.

پس از آن حجر سخنان دل نشينى ايراد كرد، اميرالمؤمنين عليه السلام از او پرسيد: آيا همه قوم تو، هم چون تو معتقدند؟ عرض كرد: يا على، من غير از خوبى از آنها نديده ام، و اين دست من براى اطاعت و نيكو پذيرفتن فرمان تو از سوى آنان آماده بيعت است. در اين جا امام عليه السلام در حق او دعا كرد. [ وقعة صفين، ص 104؛ شرح ابن ابى الحديد، ج 3، ص 182. ]

/ 390