دلسوزى سعيد براى امام
روزى حضرت على عليه السلام در جنگ صفين، از قرارگاه خود خارج شد و از كنار خطوط مقدم نبرد گذر كرد، آن حضرت عليه السلام در حالى كه فقط نيزه كوتاهى در دست داشت با سعيد بن قيس همدانى برخورد كرد؛ وى از روى دلسوزى و ارادت به حضرت عليه السلام عرض كرد: أما تخشى يا اميرالمؤمنين، أن يغتالك أحدٌ و أنت قُربَ عدوِّك؟ اى امير مؤمنان، آيا با آن كه نزديك دشمن هستيد بيم نداريد كه كسى غافلگيرتان كند؟حضرت على عليه السلام در پاسخ او فرمود:
إنّه ليس من أحدٍ إلّا و عليه من اللَّه حَفَظةً يَخفظونَه مِن أن يَتردَّى في قليبٍ، أو يخرَّ عليه حائطٌ، أو تُصيبَه آفةٌ؛ فإذا جاءَ القَدَر خَلُّوا بينَه و بينه؛
هيچ كسى نيست مگر آن كه از سوى خداوند نگهبانانى براى حفظ او گماشته شده اند كه او را از اين كه در چاهى سقوط كند و يا زير آوارى بماند و يا به آفت و بلايى گرفتار شود، محافظت مى كنند؛ و چون تقدير فرا رسد اين نگهبانان در مقابل تقدير، او را رها مى كنند. [ وقعة صفين، ص 250؛ شرح ابن ابى الحديد، ج 5، ص 199. ]