جابر و نقل چند حديث
1 - جابر مى گويد: از رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره ايمان سؤال شد؟ حضرت فرمود: الصبر و السماحة؛ ايمان عبارت از صبر و سخاوتمندى است. [ شرح ابن ابى الحديد، ج 1، ص 322. ]2 - جابر و ابو سعيد از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كرده اند كه فرمود:
إيّاكم و الغيبة، فان الغيبة أشدُّ من الزنا، إنّ الرجل يَزنى فَيتوبُ اللَّهُ عليه و إنّ صاحبَ الغيبة لا يُغفَرُ له حتى يَغفر له صاحبُه؛
از غيبت پرهيز كنيد، زيرا غيبت شديدتر از زناست؛ چون مرد اگر زنا كند با توبه خداوند او را مى بخشد، اما اگر غيبت كند با توبه بخشيده نمى شود تا آن كه شخص غيبت شونده از او درگذرد. [ شرح ابن ابى الحديد، ج 9، ص 60. ]
3 - جابر از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كند:
اذا دخل أهلُ الجنة الجنةَ، قال لهم ربُّهم تعالى: أتحبّون أن أزيدكم؟ فيقولون: و هل خير مما أعطيتنا؟ فيقول: نعم، رضوانى اكبر؛
هنگامى كه اهل بهشت وارد بهشت مى شوند، پروردگار متعال به آنان مى گويد: آيا دوست داريد بيش از اين به شما بدهم؟ مى گويند: آيا بهتر از آنچه به ما عطا كرده اى مگر چيز ديگر هست؟ خداوند مى فرمايد: بله، رضوان و خشنودى من بزرگ تر است. [ شرح ابن ابى الحديد، ج 9، ص 280. ]
4 - در روايت ديگرى جابر مى گويد:
الجيران ثلاثة: فجارٌ له حق، و جارٌ له حقان، و جارٌ له ثلاثة حقوق؛ و صاحب الحق الواحد جارٌ مشرك لا رحم له، فحقه حق الجوار، و صاحب الحقين جار مسلم لا رحم له، و صاحب الثلاثة جارٌ مسلم ذو رحم، و أدنى حق الجوار ألّا تُؤذى جارَك بِقُتار قِدرِك إلّا أن تقتدح له منها؛
همسايه سه گونه است: همسايه اى كه يك حق دارد، همسايه اى كه دو حق دارد و همسايه اى كه سه حق دارد؛ اما آن همسايه اى كه يك حق دارد عبارت از همسايه مشرك است كه نسبت فاميلى هم ندارد و حق او حق همسايگى است؛ آن همسايه اى كه دو حق دارد، همسايه مسلمانى است كه فاميل نباشد و همسايه اى كه سه حق دارد، همسايه مسلمانى است كه فاميل است. سپس مى افزايد: كمترين حق همسايه اين است كه همسايه ات را اذيت نكنى. [ شرح ابن ابى الحديد، ج 17، ص 10. ]
5 - در پايان اين گفتار كلام حكمت آميز و بسيار جالب امير مؤمنان عليه السلام به جابر را نقل مى كنيم كه حاوى نكات ارزنده و آموزنده اى است، حضرت عليه السلام فرمود:
يا جابر، قوام الدين و الدنيا باربعة: عالمٍ مستعملٍ عِلمَه؛ و جاهل لا يَستنكِفُ أن يتعلَّم، و جَوادٍ لا يبخل بِمعروفه، و فقيرٍ لا يَبيع آخرتَه بدنياه...؛
اى جابر، اركان دين و دنيا بر چهار چيز استوار است: به عالم و دانشمندى كه علم خود را به كار گيرد و به نادانى كه از فراگيرى علم و دانش سر باز نزند و به بخشنده اى كه در كار نيك بخل نورزد و به نيازمندى كه آخرت خود را به دنيا نفروشد؛ هرگاه عالم، علم خود را ضايع كند "و به آن عمل ننمايد" و نادان از فراگيرى علم خوددارى نمايد و بى نياز از بخشش كردن بخل ورزد و نيازمندى كه آخرت خود را به دنيا بفروشد، اركان دين و دنيا تباه مى گردد.
سپس امام عليه السلام افزود:
يا جابر، من كَثُرَتْ نِعَمُ اللَّه عليه، كَثُرت حوائجُ الناس إليه، فَمَن قام للَّه فيها بما يَجِبُ فيها عرَّضها للدوام و البقاء، و مَن لم يقم فيها بما يَجِبُ عرَّضها للزوال و الفناء؛
اى جابر، كسى كه نعمت فراوان خداوند به او روى مى آورد، نيازهاى مردم بر او فزونى مى يابد، در اين حال آن كس كه وظيفه خود را در برابر اين نعمت هاى خدادادى انجام دهد به دوام و بقاى نعمت خويش كمك كرده است، و آن كس كه چنين نكند، آنها را در معرض زوال و نابودى قرار داده است. [ نهج البلاغه، سخن 372. ]