بهشت مشتاق سلمان
براى سلمان همين فضيلت بس كه همه مردم مشتاق بهشتند، اما بهشت مشتاق سلمان است. انس بن مالك نقل مى كند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: ان الجنة تشتاق الى ثلاثة، على، و عمار و سلمان؛ به راستى بهشت مشتاق سه نفر است: على عليه السلام، عمار و سلمان. [ اسد الغابه، ج 2، ص 331؛ بحارالانوار، ج 22، ص 331. ]پيشگويى هاى سلمان و آگاهى از اسرار نهان
در ميان اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله و ياران مخلص اميرالمؤمنين عليه السلام سلمان از معدود كسانى است كه بيش از همه به معارف الهى و علوم اسلامى آشنايى يافت و بر اسرار و نهان نيز آگاهى پيدا كرد؛ زيرا سلمان علاوه بر لياقت و استعداد ذاتى كه داشت، بسيار خود را به رسول خدا صلى الله عليه و آله نزديك مى ديد و حتى در جلسات خصوصى پيامبر صلى الله عليه و آله با اميرالمؤمنين عليه السلام حاضر مى شد، و آنچه مى فرمودند، مى آموخت و لذا به او لقب لقمان حكيم و محدَّث داده شد.او با هم نشينى با سرچشمه وحى الهى يعنى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و وصى و جانشين او اميرالمؤمنين به چنان اسرارى دست يافت كه گاهى باعث حيرت و اعجاب ديگران مى شد كه به نمونه اى از آن اشاره مى كنيم.
كشى از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: سلمان علم اول و علم آخر را فرا گرفته بود و چون دريايى بى پايان مى ماند و از ما اهل بيت محسوب مى شود. [ اين قسمت از حديث قبلاً گذشت. ] سپس امام عليه السلام در ادامه فرمود: او به جايى رسيده بود كه در يكى از روزها با گروهى برخورد نمود، خطاب به يكى از آنها گفت: يا عبداللَّه تب الى اللَّه عزوجل، من الذى عملت به فى بطن بيتك البارحة؛ اى بنده خدا، از گناهى كه ديشب در داخل خانه ات مرتكب شدى، توبه كن و به خداى عزوجل بازگرد! سلمان اين سخن را گفت و به راه خود ادامه داد، همراهان آن مرد به او گفتند: او تو را به گناهى متهم كرد و تو ساكت ماندى و اعتراض نكردى؟ مرد گفت: انه أخبرنى بأمرٍ ما أطلع عليه الا اللَّه و أنا؛ چه مى گوييد، به خدا سوگند او از كارى خبرداد كه جز خودم و خدايم كسى از آن آگاهى نداشت. [ رجال كشى، ص 12، ح 25. ]