ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اسبابى كه وسيله ابلاغ اين هدايت به تك تك افراد است، در پاره‏اى جوامع و يا پاره‏اى زمانها و يا پاره‏اى اشخاص مساعدت نكند، چون معمولا هيچ انسانى چيزى را بى‏واسطه يا با واسطه از تمامى افراد بشر نمى‏خواهد، و اگر بخواهد نمى‏تواند خواسته خود را به تمام افراد بشر برساند.

آيه شريفه" وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ" «1»، به معناى اول و آيه" لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ" «2» به معناى دوم اشاره دارد. پس همين كه دعوت انبيا به آدمى برسد، و به طورى برسد كه حق برايش روشن گردد، حجت خدا بر او تمام مى‏شود، و كسى كه اين دعوت به وى نرسد، و يا اگر رسيد آن طور واضح كه حق برايش منكشف شده باشد نرسيده، چنين كسى را خداى تعالى مورد فضل خود قرار داده، او را مستضعف خوانده در باره آنان فرموده:" إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا" «3».

و يكى از ادله‏اى كه دلالت مى‏كند بر اينكه دعوت الهى كه همان هدايت به سبيل است حق و واجب الاتباع بر انسان است، اين است كه فطرت انسان بدان حكم مى‏كند، و خلقتش مجهز به جهازى است كه آن جهاز نيز آدمى را به سوى آن سبيل كه همان اعتقاد حق و عمل صالح است دعوت مى‏كند، و علاوه بر اين در خارج هم اين دعوت از طريق نبوت و رسالت صورت گرفته، و معلوم است كه سعادت هر موجودى و كمال وجودش در آثار و اعمالى است كه مناسب با ذات او و سازگار با ادوات و قوايى باشد كه مجهز به آن است، انسان هم از اين كليت مستثنى نيست، سعادت و كمال او نيز در پيروى دين الهى است، كه سنت حيات فطرى او است، سنتى كه هم عقلش بدان حكم مى‏كند و هم انبيا و رسولان (ع به سوى آن دعوتش كرده‏اند.

" إِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ سَلاسِلَ وَ أَغْلالًا وَ سَعِيراً" كلمه" اعتاد" به معناى تهيه كردن است، و كلمه" سلاسل" جمع سلسله است، كه به معناى قيدى است كه دست و پاى مجرم را با آن مى‏بندند، و كلمه" اغلال" جمع" غل"

(1) و هيچ امتى نبوده مگر آنكه در ميانشان ترساننده و راهنمايى بوده است. سوره فاطر، آيه 24.

(2) تا قومى كه پدرانشان به كتب آسمانى پيشين انذار شدند تو هم خود آنها را به اين قرآن انذار كنى و بترسانى كه ايشان غافلند. سوره يس، آيه 6.

(3) ... مگر مستضعفين از مردان و زنان و فرزندان، كه نه مى‏توانند چاره‏اى بينديشند و نه راه بجايى مى‏برند. سوره نساء، آيه 98.

/ 691