ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين نظريه را دفع مى‏كند، زيرا با بودن اين جمله ديگر احتياج نبود كه بفرمايد: طعام را به خاطر محبت به خدا انفاق مى‏كنند، لذا به خاطر اينكه تكرار بدون جهتى در آيات نشده باشد، ناگزير بايد بگوييم منظور از" حبه" حب طعام است.

از اين نظريه ضعيف‏تر نظريه آن مفسر ديگر است كه گفته «1»: ضمير در" حبه" به اطعام كه از جمله" يطعمون" فهميده مى‏شود بر مى‏گردد. براى اينكه اگر منظور از حب اطعام حقيقت معناى آن است، عمل اطعام فى نفسه فضيلتى نيست كه خداى تعالى آن را بستايد، و اگر منظور اين است كه اطعام طعام را با طيب خاطر و بدون تكلف انجام مى‏دهند، خلاف ظاهر آيه است، بلكه ظاهر آيه همين است كه ضمير به كلمه" طعام" برگردد.

و مراد از" مسكين" و" يتيم" معلوم است، و مراد از" اسير" هم همان معنايى است كه از اين اسم به ذهن مى‏رسد، يعنى كسى كه از اهل دار الحرب گرفتار مسلمين شده باشد.

و اما اينكه بعضى «2» منظور از اسير را مسلمان اسير شده در دست كفار و يا محبوس و يا برده و يا زنان اسير در دست مردان دانسته‏اند، ادعاهايى است بدون هيچ دليل، و به خاطر اثبات آن خود را به زحمت انداخته‏اند.

آنچه تنبه بدان لازم است اين است كه سياق اين آيات سياق داستان‏سرايى است، داستان مردمى از مؤمنين كه قرآن نامشان را ابرار خوانده، و از پاره‏اى كارهايشان يعنى وفاى به نذر و اطعام مسكين و يتيم و اسيرشان خبر داده، ايشان را مى‏ستايد، و وعده جميلشان مى‏دهد.

معلوم مى‏شود سبب نزول اين آيات هم همين داستان بوده، و اين داستان در خارج واقع شده نه اينكه بخواهد يك قصه فرضى را جعل كند، آن گاه آثار خوب آن را بر شمرده، و كسانى را كه آن چنان عمل كنند وعده جميل بدهد.

نكته ديگرى كه بايد بدان توجه داشت اين است كه در اين آيات يكى از سه طايفه‏اى كه به وسيله ابرار اطعام شده‏اند اسير دانسته، و اين خود شاهد بر آن است كه آيات در مدينه نازل شده، و داستان بعد از هجرت رسول خدا (ص) و قوت يافتن اسلام، و غلبه مسلمين بر كفار و مشركين اتفاق افتاده، نه قبل از آن.

" إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً" كلمه" وجه" به معناى آن روى هر چيز است كه رو به روى تو و يا هر كس ديگر

(1) تفسير قرطبى، ج 10، ص 128.

(2) روح المعانى، ج 29، ص 155.

/ 691