ترجمه تفسیر المیزان جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
و ضمير فاعلى در فعل" قدروها" به همان طايفه ابرار بر مىگردد، مىخواهد بفهماند ظرفهاى غذا و شراب را خود ابرار بر طبق ميل خود اندازهگيرى مىكنند، از غذا و شراب هر مقدارى كه بخواهند استفاده كنند ظرف آن غذا و شراب را هم به اندازه همان مقدار طعام و شراب اندازهگيرى مىكنند، و خلاصه چيزى از غذا و شرابشان در ظرف زياد و كم نمىآيد، آيه شريفه" لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها" «1»، و آيه" يُفَجِّرُونَها تَفْجِيراً" نيز اشارهاى به اين معنا دارد.احتمال هم دارد ضمير به خدمتگزاران طوافگر برگردد، كه در باره آنان فرموده:" يُطافُ عَلَيْهِمْ" و مراد اين باشد كه خدمتگزاران ظرفهاى غذا و شراب را به آن مقدار غذا و شرابى كه ابرار احتياج دارند اندازهگيرى مىكنند، در نتيجه چيزى از غذا و شرابشان در ظرفها نمىماند، و كم هم نمىآيد." وَ يُسْقَوْنَ فِيها كَأْساً كانَ مِزاجُها زَنْجَبِيلًا" بعضى «2» از مفسرين گفتهاند: در عرب مرسوم بوده كه از زنجبيل استفاده عطر و بوى خوش مىكردهاند، و آن را در جام نوشيدنيها مىريختند، در اين آيه هم به ابرار وعده داده كه زنجبيل بهشتى را كه پاكيزهتر و خوشبوتر است در جام شرابشان مىريزند." عَيْناً فِيها تُسَمَّى سَلْسَبِيلًا" يعنى" من عين" و يا" أعنى عينا" و يا" أخص عينا" خلاصه منصوب بودن عين يا به خاطر افتادن حرف جر" من" است، و يا فعلى در تقدير است كه كلمه" عين" را به عنوان مفعول نصب داده، راغب گفته: كلمه" سلسبيل" به معناى آبى سبك و لذيذ و برنده است «3»." وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً" يعنى فرزندانى بهشتى پيرامون ابرار طواف مىكنند، كه هميشه طراوت و خرمى جوانى و زيبايى منظر را دارند.ولى بعضى «4» گفتهاند:" وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ" به معناى جوانانى است كه گوشواره معروف به" خلدة" را به گوش دارند. و منظور از اينكه فرمود: تو گمان مىكنى كه لؤلؤ منثورند، اين است كه آن خدمتگزاران آن قدر صفاى لون دارند، و آن قدر چهرههايشان نورانى است كه نور رويشان به روى يكديگر مىتابد، تو گويى در مجالسى كه ايشان خدمت مىكنند لؤلؤ نثار