ترجمه تفسیر المیزان جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
روزى كه صورتها عبوس مىشود،" وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ"، يعنى با اينكه اشتهاى آن طعام را داشتند ولى ايثار كردند،" مسكينا" به مسكينان مسلمين،" و يتيما" به ايتام مسلمين، و" اسيرا" به اسراى مشركين.و وقتى داشتند اطعام مىكردند مىگفتند:" إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً" امام فرمود: به خدا سوگند اين سخن را به زبان نگفتند، بلكه اين زبان دل و ضمير ايشان بود، و خدا از باطن آنان خبر داده كه در باطن چشمداشت تلافى ندارند و حتى انتظار تشكر و ثنا هم ندارند، و تنها هدفشان وجه اللَّه و رضاى او و به دست آوردن ثواب او است «1».و در الدر المنثور است كه سعيد بن منصور، ابن ابى شيبه، ابن منذر و ابن مردويه، از حسن روايت آوردهاند كه گفت: روزى كه آيه" وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً" نازل شد اسيرانى از مشركين در مدينه بودند «2».مؤلف: از مدلول روايت استفاده مىشود كه آيه مذكور در مدينه نازل شده، و نظير اين روايت، روايت ديگرى است كه در همان كتاب از عبد بن حميد از قتاده آورده، و روايت ديگرى كه از ابن منذر از ابن جريح آورده، و روايت ديگرى كه از عبد الرزاق و ابن منذر از ابن عباس آورده «3».و در همان كتاب است كه ابن مردويه، از انس بن مالك از رسول خدا (ص) روايت كرده كه در تفسير جمله" يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً" فرمود: يعنى ما بين چشمها را در هم مىكند «4».و كلينى در روضه كافى به سند خود از محمد بن اسحاق مدنى از امام أبى جعفر (ع) روايت آورده كه در صفت بهشت فرمود: و ميوههاى آن" دانيه" است، يعنى در دسترس اهل بهشت است، چنان كه فرمود:" وَ دانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا"، و" تذليل بودن آن" همان رام بودن، و در دسترس بودن آن است، مؤمن از هر يك آنها كه اشتها داشته باشد، ميوه خودش از درخت خم شده در دهان او قرار مىگيرد، در حالى كه او هم چنان تكيه داده است، و نيز انواع ميوهها به مؤمن و ولى خدا مىگويند: اى ولى خدا مرا اول بخور قبل از آنكه آن ديگرى را بخورى «5».