ترجمه تفسیر المیزان جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
قلوبشان اضطراب و ديدگانشان خشوع دارد، همانهايند كه در دنيا بعث را منكر بودند، و تا در دنيا بودند چنين و چنان مىگفتند.و كلمه" حافره"- بطورى كه گفتهاند «1»-: به معناى اول و ابتداى هر چيز است، و استفهام در آيه انكارى است، و منشا آن استبعاد است و معنايش اين است كه اين طايفه مىگويند: آيا ما راستى راستى بعد از مرگ به حالت اولمان كه همان حالت زندگى است بر مىگرديم؟ و بعضى «2» گفتهاند: حافره به معناى محفوره است، و محفوره زمين قبر است، و معناى جمله اين است كه: آيا ما بعد از مردن از قبورمان بر مىگرديم و زنده مىشويم؟! «3».بعضى «4» هم گفتهاند: اين آيه از اعتراف كفار به مساله مبعوث شدن در قيامت خبر مىدهد، و كلام كلام كفار بعد از زنده شدن است، و استفهامشان از روى تعجب است، گويا وقتى زنده مىشوند و مىبينند آنچه را كه مىبينند، تعجب نموده صحنه را عجيب و غريب دانسته، مىپرسند راستى اين مائيم كه بعد از مردن زنده شدهايم، و اين معناى خوبى است اگر با ظاهر سياق مخالف نباشد." أَ إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً" اين جمله تكرار همان استفهام و تاكيد آن است، وقتى زنده شدن بعد از مرگ عجيب باشد، با پوسيده شدن استخوانها و تفرق اجزاء عجيبتر است، و كلمه" نخر"- به دو فتحه- به معناى پوسيده شدن و متلاشى گشتن است، گفته مىشود:" نحر العظم- ينخر- نخرا" و اسم فاعل آن، هم ناخر مىآيد و هم نخر." قالُوا تِلْكَ إِذاً كَرَّةٌ خاسِرَةٌ" كلمه" تلك" اشاره است به معناى رجعتى كه از جمله" لَمَرْدُودُونَ فِي الْحافِرَةِ" استفاده مىشود، و كلمه" كرة" هم به معناى رجعت و برگشتن است، و اگر برگشتن را خاسرة خوانده، يا از باب مجازگويى است و خاسر حقيقى صاحب كره و برگشت است، و يا اينكه كلمه" خاسرة" به معناى صاحب خسران است، و به هر حال معناى عبارت، اين است كه گفتند: اين رجعت- يعنى برگشتن بعد از مرگ بسوى زندگى- رجعتى است كه براى صاحبش خسرانآور است.