ترجمه تفسیر المیزان جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
و مستلزم يكديگرند.و مدنى بودن آيات بعد از استثنا اقتضا دارد مستثنى منه را هم كه حد اقل سه آيه است و از جمله" إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً" شروع و به جمله" منوعا" ختم مىشود، مدنى بدانيم، علاوه بر اين آيه" فَما لِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ"، نيز به روشنى متفرع بر ما قبل خودش است، و از سوى ديگر آيه مذكور تا آخر سوره سياقى واحد دارند، پس بايد بگوييم اينها هم مدنى هستند.اين از جهت سياق، و اما از جهت مضامين، همين آيات آخر سوره خيلى با وضع منافقين كه اطراف پيامبر را گرفته بودند، و از چپ و راست احاطهاش كرده بودند، مناسبت دارد، چون سخن از كسانى مىراند كه" عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ عِزِينَ- از راست و چپ متفرق مىشوند" بودند و اين مناسب حال كسانى است كه بعضى از احكام خدا را رد مىكردند، و مخصوصا آيه" أَ يَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ ..." و آيه" عَلى أَنْ نُبَدِّلَ خَيْراً مِنْهُمْ ..."كه بيانش خواهد آمد، و خواهيم گفت: به منافقين بيشتر مىچسبد تا به كفار مكه. و اين را هم مىدانيم كه پيدايش نفاق منافقين در مدينه بوده، نه در مكه. خواهى پرسيد: پس چرا از منافقين به" الذين كفروا" تعبير كرده؟ مىگوييم: نظير اين تعبير در سوره توبه و غير آن آمده، (چون واقعيت منافقين كفر است).از اين هم كه بگذريم مفسرين روايت كردهاند كه اين سوره در باره كسى نازل شد كه گفته بود:" اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِيمٍ" «1» كه در آن سوره تفسيرش گذشت، و گفتيم سياق آن و سياق آيات بعد از آن سياقى مدنى است نه مكى، و ليكن از امام صادق (ع) روايت شده كه فرمود: مراد از" حَقٌّ مَعْلُومٌ" در آيه شريفه حقى است كه صاحب مال به عنوان صدقه از مال خودش جدا مىكند، نه زكات واجب.و بالأخره نمىتوان اتفاق مفسرين را بر اينكه اين سوره در مكه نازل شده ملاك قرار داد، علاوه بر اين چنين اتفاقى هم در كار نيست، بلكه بين آنان اختلافى روشن است. و نيز نبايد به گفته ابن عباس «2» اعتنا كرد كه گفته: اين سوره بعد از سوره الحاقه نازل شده." سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ" كلمه" سؤال" هم به معناى طلب و هم به معناى دعا است، و به همين جهت با