ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مؤلف: اين معنا در الدر المنثور هم از عبد بن حميد از آن جناب روايت شده «1».

و از تفسير عياشى نقل مى‏كنند كه به سند خود از جابر از امام باقر (ع) روايت كرده كه فرمود: على (ع) شخصى را نزد اسقف نجران فرستاد تا بپرسد اصحاب اخدود چه كسانى بودند، اسقف پاسخى فرستاد امام فرمود اينطور كه او پنداشته نبوده، و به زودى من داستان اصحاب اخدود را برايتان مى‏گويم.

خداى عز و جل مردى از اهل حبشه را به نبوت برگزيد، مردم حبشه او را تكذيب كردند، پيامبرشان با كفار نبردى را آغاز كردند ولى يارانش همه كشته شدند، و خود و جمعى از اصحابش اسير شدند، آن گاه براى كشتنش گودالى درست نموده، از آتش پر كردند، آن گاه مردم را جمع آورده گفتند هر كس بر دين ما است و دستور ما را گردن مى‏نهد كنار برود، و هر كس بر دين اين مردم است بايد به پاى خود (داخل) در آتش شود، اصحاب آن پيامبر براى رفتن در آتش از يكديگر سبقت مى‏گرفتند، تا نوبت به زنى رسيد كه كودكى يك ماهه در بغل داشت، همين كه خيز گرفت تا در آتش شود ترس از آتش و ترحم در باره كودك بر دلش مستولى شد، ولى كودك يك ماهه‏اش به زبان آمد كه مادر مترس، من و خودت را در آتش بينداز، براى اينكه اين مجاهدت در راه خدا، به خدا سوگند ناچيز است، زن خود و كودكش را در آتش افكند، و اين يكى از كودكانى است كه در كودكى به زبان آمده «2».

مؤلف: اين معنا در الدر المنثور (نيز) از ابن مردويه از عبد اللَّه بن نجى از آن جناب نقل شده «3».

و نيز الدر المنثور از ابن ابى حاتم از طريق عبد اللَّه بن نجى از آن جناب نقل كرده كه فرمود: پيامبر اصحاب اخدود، حبشى بود «4».

و نيز از ابن ابى حاتم و ابن منذر از طريق حسن از آن جناب روايت آورده كه در تفسير آيه" اصحاب الاخدود" فرمود: اهل حبشه بودند «5».

و بعيد نيست از روايات وارده در باره اصحاب اخدود استفاده شود كه داستان اصحاب اخدود يك داستان نبوده، بلكه وقايع متعددى بوده كه يكى در حبشه و يكى در يمن و يكى در عجم اتفاق افتاده، و آيه شريفه مى‏خواهد به همه داستانها اشاره كند. و در اين ميان‏

(1) الدر المنثور، ج 6، ص 333.

(2) مجمع البيان، ج 10، ص 465 به نقل از عياشى.

(3) الدر المنثور، ج 6، ص 333.

(4 و 5) الدر المنثور، ج 6، ص 332.

/ 691