ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پس بايد تنها او را معبود و اله گرفت.

با اين بيان صحت توجيه به سوى خدا و عبادت او نيز روشن مى‏گردد، چون ما خدا را اگر نمى‏بينيم با صفات كريمه‏اش مى‏شناسيم، و مى‏دانيم كه او خالق، رازق، رحيم و ...

مى‏باشد، پس بايد در عبادت متوجه او شويم، كه به اين صفاتش مى‏شناسيم.

خواهى پرسيد كه چطور در اين مقام تنها صفات فعلى خدا را كه همان خلقت و رزق و رحمت و امثال آن است نام برده؟، در جواب مى‏گوييم چون روى سخن در آيات كريمه با وثنى مذهبان است كه قائل به صفات ذاتى براى خدا نيستند، و صفات ذاتى او را به سلب نقيصه تفسير مى‏كنند، و مى‏گويند: معناى حى و قادر و عالم بودن خدا اين است كه او مرده و عاجز و جاهل نيست، علاوه بر اين، آيات مورد بحث هم خدا را با صفات فعلى او مى‏ستايد.

" وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْواراً" اين جمله حال از فاعل فعل" ترجون" است، و كلمه" اطوار" جمع طور است، و" طور" به معناى حد هر چيز و آن حالتى است كه دارد. و حاصل معناى جمله اين است كه:

شما براى خدا اميد وقار و ثبات در ربوبيت نداريد، در حالى كه خود شما را او خلق كرد و به اطوار و احوال گوناگون خلق كرد، كه هر طورى طور ديگر را به دنبال دارد، يك فرد از شما را نخست خاك آفريد، آن گاه نطفه، سپس علقه و در مرحله چهارم مضغه و در مرحله پنجم جنين، و در مرحله ششم طفل و آن گاه جوان و سپس سالخورده و در آخر پير آفريد، اين راجع به فرد فرد شما بود. جمع شما را هم مختلف آفريد، هم از نظر نر و مادگى، و هم از نظر رنگ، قيافه، نيرومندى، ضعف و غير ذلك، و آيا اين چيزى به جز تدبير است؟ پس مدبر امور شما خود اوست، پس او رب شماست.

" أَ لَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً" مطابق بودن هفت آسمان با يكديگر به اين معنا است كه (مانند پوسته‏هاى پياز) بعضى بر بالاى بعضى ديگر قرار گرفته باشد، و يا به معناى اين است كه مثل هم باشند، كه اين دو احتمال در اوائل سوره ملك گذشت. و مراد از ديدن در جمله" مگر نديديد" علم است. و اينكه آسمانها را هفتگانه خوانده- آن هم در زمينه‏اى كه مى‏خواهد اقامه حجت كند- دلالت دارد بر اينكه مشركين معتقد به هفتگانه بودن آسمانها بودند، و آن را امرى مسلم مى‏شمردند و قرآن با آنان به وسيله همين چيزى كه خود آنان مسلم مى‏دانستند احتجاج كرده و به هر حال داستان هفتگانه بودن آسمانها كه در كلام نوح (ع) آمده به خوبى دلالت دارد بر اينكه اين مساله از انبياء (ع) از قديم‏ترين زمانها رسيده است.

/ 691