ترجمه تفسیر المیزان جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
فرمود: درخت خرمايت را به درخت خرمايى در بهشت مىفروشى؟ آن مرد گفت: نه و نفروخت، مردى از انصار كه كنيهاش ابى دحداح بود از اين معامله خبردار شد نزد صاحب نخله رفت، و گفت درخت خرمايت را به حائط «1» من بفروش، آن مرد پذيرفت، ابو دحداح نزد رسول خدا (ص) شد و عرضه داشت: درخت خرماى فلانى را در مقابل حائطم خريدم، حضرت فرمود در مقابل حائطت يك درخت خرماى بهشتى خواهى داشت.در اينجا بود كه خداى تعالى بر پيامبرش اين آيه را نازل كرد:" وَ ما خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى فَأَمَّا مَنْ أَعْطى" يعنى درخت خرما را بدهد" وَ اتَّقى وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى" يعنى وعده نخلهاى كه رسول خدا (ص) داد" فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى ... تَرَدَّى" «2».مؤلف: اين روايت را قمى در تفسير خود بدون ذكر امام نقل كرده، و كلمه" زوجين" تفسيرى است كه امام براى جمله" الذكر و الانثى" كرده «3».و نيز در تفسير قمى در ذيل آيه" وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى" آمده كه امام فرمود: اين اتقى ابو دحداح بوده «4».مؤلف: اين رواياتى بود كه از طرق شيعه در تفسير اين آيات وارد شده.طبرسى رحمة اللَّه عليه در مجمع البيان قصه را از واحدى نقل كرده كه او به سند خود از عكرمه از ابن عباس آورده، و در آن آمده كه مردى انصارى وارد معامله آن درخت خرما شد و با صاحبش صحبت كرد، و در آخر آن را به چهل درخت خريد، و به رسول خدا (ص) بخشيد، رسول خدا (ص) هم آن را به صاحب خانه بخشيد، و سپس طبرسى از عطاء روايت كرده كه گفت: نام خريدار درخت ابو دحداح بود «5».و سيوطى در الدر المنثور قصه را از ابن ابى حاتم از ابن عباس نقل كرده و بعد آن را تضعيف نموده «6».