ترجمه تفسیر المیزان جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
ندارد) و اما اگر فرض كنيم كه جزو آيه بوده، روايت از نظر تحريف مردود است، چون جزو روايات تحريف شمرده مىشود، كه همه مردودند.و از حميرى حكايت شده كه از احمد بن محمد، از احمد بن محمد ابن ابى نصر، از ابى الحسن رضا (ع) روايت كرده كه راوى گفت: از آن جناب از معناى آيه" إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى" پرسيدم، فرمود: آرى خدا است هر كه را بخواهد هدايت و هر كه را بخواهد گمراه مىكند.عرضه داشتم: خدا امورت را اصلاح كند، جمعى از ياران ما پنداشتهاند كه معرفت اكتسابى است، هر كس فكر خود را درست بكار بيندازد به معرفت مىرسد.امام اين سخن را نادرست دانست و فرمود: اينها اگر درست مىگويند چرا اين خير را براى خود كسب نمىكنند؟ نه، چنين نيست كه هر كس بخواهد و به هر مقدار كه بخواهد بتواند معرفت كسب كند، هيچ احدى از مردم را نمىبينى مگر آنكه از جهاتى از بعضى ديگر بهتر است، و آن بعض از جهاتى ديگر از او بهترند، نمونهاش بنى هاشمند كه موضعشان موضعى است كه مىدانى، قرابتشان با رسول خدا (ص) به حدى است كه مىدانى، و همه مىدانيم كه آنان سزاوارترند به خلافت از شما، مع ذلك از آن محرومند، گمان مىكنى آل محمد (عليهم السلام) به فكر خود نبودند؟ و آيا مىتوانى بگويى كه شما راه و رسم زندگى را مىدانيد و ايشان نمىدانند؟آن گاه فرمود: ابو جعفر (ع) مىفرمود: اگر براى همه مردم مقدور بود همه ما را دوست مىداشتند «1».مؤلف: اما هدايت- كه در اينجا منظور از آن رساندن به هدف است- تنها كار خداى سبحان است، براى اينكه اين هدايت از شؤون ربوبيت است. و اما گمراه كردن، منظور از آن گمراهى به عنوان مجازات است، نه گمراه كردن ابتدايى، كه چنين اضلالى به خداى تعالى نسبت داده نمىشود، پس هر جا اضلال به جناب او منسوب مىشود در حقيقت معنايش امساك از نازل كردن رحمت و هدايت نكردن است، نه گمراه كردن، و چون هدايت كار او است امساك از آن هم منسوب به او است.