ترجمه تفسیر المیزان جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
خورشيد است،" وَ اللَّيْلِ إِذا سَجى" يعنى شب در هنگامى كه همه جا را تاريك كند «1».و در همان كتاب در معناى جمله" وَ ما قَلى" فرموده: يعنى و تو را دشمن نداشت «2».و سيوطى در الدر المنثور در ذيل آيه" وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى" از ابن ابى شيبه از ابن مسعود روايت آورده كه گفت: رسول خدا (ص) فرمود: ما اهل بيتى هستيم كه خداى تعالى براى ما آخرت را بر دنيا برگزيد و ترجيح داد، و لذا فرمود:" وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى" «3».و در همان كتاب است كه عسكرى در كتاب" المواعظ" و ابن لال و ابن نجار، از جابر بن عبد اللَّه روايت كردهاند كه گفت: روزى رسول خدا (ص) بر على و فاطمه وارد شد، ديد فاطمه مشغول دستاس كردن است، در حالى كه به جاى لباس، حله شتر بر خود افكنده، همين كه چشمش به او افتاد فرمود: يا فاطمه بشتاب و تلخى دنيا را بچش، براى فردا و نعيم آخرتش، دنبال اين جريان بود كه آيه" وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى" نازل شد «4».مؤلف: در اين روايت دو احتمال وجود دارد: يكى اينكه خواسته باشد بگويد آيه مذكور نخست به تنهايى بعد از آيات قبلش نازل شد، و بعدها بقيه آيات سوره به آن ملحق گرديد، دوم اينكه سوره همهاش يكباره نازل شد، و در خصوص اين داستان آيه مورد بحث دوباره نازل شده باشد.و در همان كتاب است كه ابن منذر و ابن مردويه و ابو نعيم- در كتاب الحليه- از طريق حرب بن شريح روايت كردهاند كه گفت: من به ابى جعفر محمد بن على بن الحسين (امام باقر (ع) گفتم: به نظر شما اين شفاعتى كه اهل عراق بر سر زبانها دارند حق است؟ فرمود: آرى به خدا سوگند عمويم محمد بن حنفيه از على بن ابى طالب نقل كرد كه رسول خدا (ص) فرمود: آن قدر از امتم شفاعت مىكنم كه خداى تعالى خطاب مىكند اى محمد آيا راضى شدى؟ عرضه مىدارم: بلى، پروردگارا راضى شدم.آن گاه رو به من- حرب ابن شريح- كرد و فرمود: شما به اهل عراق مىگوييد: از تمامى آيات قرآن آيهاى كه بيش از همه اميد بخش است آيه زير است كه مىفرمايد:" يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً- اى بندگانم كه بر خود ستم روا داشتيد، از رحمت خدا مايوس نشويد، كه خدا همه گناهان را