ترجمه تفسیر المیزان جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
و در مجمع است كه از ابن عباس از رسول خدا (ص) روايت شده كه فرمود: وقتى شب قدر مىشود ملائكهاى كه ساكن در سدرة المنتهى هستند و جبرئيل يكى از ايشان است نازل مىشوند، در حالى كه جبرئيل به اتفاق ساير سكان نامبرده پرچمهايى را به همراه دارند، يك پرچم بالاى قبر من، و يكى بر بالاى بيت المقدس، و پرچمى در مسجد الحرام و پرچمى بر طور سينا نصب مىكنند، و هيچ مؤمن و مؤمنهاى در اين نقاط نمىماند مگر آنكه جبرئيل به او سلام مىكند، مگر كسى كه دائم الخمر و يا معتاد به خوردن گوشت خوك و يا زعفران ماليدن به بدن خود باشد «1».و در تفسير برهان از سعد بن عبد اللَّه روايت كرده كه به سند خود از ابى بصير روايت كرده كه گفت: با امام صادق (ع) بودم كه سخن از پارهاى خصائص امام در هنگام ولادت به ميان آمد، فرمود: وقتى شب قدر مىشود امام مستوجب روح بيشترى مىگردد. عرضه داشتم فدايت شوم مگر روح همان جبرئيل نيست؟ فرمود: روح از جبرئيل بزرگتر است، و جبرئيل از سنخ ملائكه است، و روح از آن سنخ نيست، مگر نمىبينى خداى تعالى فرموده:" تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ" پس معلوم مىشود روح غير از ملائكه است «2».مؤلف: روايات در معنا و خصائص و فضائل شب قدر بسيار زياد است، (كه ما در اينجا مختصرى از آن را آورديم)، و در بعضى از آن روايات علامتهايى براى شب قدر ذكر شده، از قبيل اين كه: صبح شب قدر آفتاب بدون شعاع طلوع مىكند، هوا در صبح آن شب معتدل است، و ليكن چون اين علامتها نه دائمى است و نه اغلب چنين است، لذا از ذكر آن روايات خوددارى نموديم.