ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بوديم (بنا بر اينكه كلمه ذوى را تقدير بگيريم) و يا ما خودمان مثل راههاى بريده از هم هستيم، كه هر كدام از يك جا سر در مى‏آورد (بنا بر اينكه جمله استعاره باشد).

" وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَ لَنْ نُعْجِزَهُ هَرَباً" در اينجا كلمه" ظن" كه" ظننا" ماضى آن است به معناى علم يقينى است، و مناسب‏تر آن است كه مراد از اينكه گفتند:" لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ" اين باشد كه نمى‏توانيم در زمين از راه فساد در ارض جلو خواست خدا را بگيريم، و او را عاجز سازيم، و نگذاريم نظامى كه در زمين جارى كرده جارى شود، چون افساد خود آنان هم اگر محقق شود، تازه يكى از مقدرات خود خدا است، نه اينكه خدا را عاجز ساخته باشند. و نيز مراد از جمله" وَ لَنْ نُعْجِزَهُ هَرَباً" اين باشد كه اگر خدا بخواهد ما را دستگير كند نمى‏توانيم از چنگ او بگريزيم، و او نتواند به ما دست يابد.

ولى بعضى «1» از مفسرين گفته‏اند: معناى جمله اول اين است كه ما تا چندى كه در زمين هستيم نمى‏توانيم خدا را عاجز سازيم. و معناى جمله دوم اين است كه نمى‏توانيم به آسمان بگريزيم، در نتيجه معناى آيه اين است كه نه در زمين مى‏توانيم خدا را عاجز كنيم و نه در آسمان. ليكن خواننده خود مى‏داند كه اين معنا درست نيست.

" وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدى‏ آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً" منظور از كلمه" هدى" قرآن است به اين اعتبار كه متضمن هدايت است، و كلمه" بخس" به معناى نقص است، اما نه هر نقصى، بلكه نقص بر سبيل ظلم، و كلمه" رهق" به معناى فرا گرفتن و احاطه كردن ناملايمات به انسان است.

و حرف" فاء" كه در جمله" فَمَنْ يُؤْمِنْ" آمده، براى اين است كه مطلب را نتيجه و فرع مطالب قبلى كند، البته در اينجا علت را تفريع بر معلول كرده تا بفهماند حجت و علت ايمان آوردنشان به قرآن به محض شنيدن آن و بدون درنگ اين بوده كه هر كس به پروردگار خود ايمان داشته باشد، نه دچار ترس از بخس مى‏شود و نه ترس از رهق.

و حاصل معناى آيه اين است كه: ما وقتى قرآن را كه كتاب هدايت است شنيديم، بدون درنگ ايمان آورديم، براى اينكه هر كس به قرآن ايمان بياورد، در حقيقت به پروردگار خود ايمان آورده و هر كس به پروردگار خود ايمان بياورد، ديگر ترس ندارد، نه ترس از نقصان در خير، كه مثلا خدا به ظلم، خير او را ناقص كند، و نه ترس از اينكه مكروه احاطه‏اش كند،

(1) تفسير كشاف، ج 4، ص 627.

/ 691