ترجمه تفسیر المیزان جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 20

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً" كلمه" حتى" دلالت دارد بر معنايى كه مدخول حتى غايت آن معناست، و از مدخول حتى يعنى جمله" إِذا رَأَوْا ..." به دست مى‏آيد كه مشركين در صدد استضعاف رسول خدا (ص) بودند، و ياوران آن جناب- يعنى مؤمنين- را ضعيف مى‏شمردند، و عدد آنها را اندك مى‏دانستند، پس اين كلام دلالت دارد بر معنايى كه از كلام حذف شده، و كلام غايت آن را بيان مى‏كند، مثلا چنين بوده كه" كفار همواره تو را استضعاف مى‏كردند و يارانت را ضعيف و اندك مى‏شمردند و مى‏شمردند، تا اينكه عذاب خدا را ديدند ...".

و منظور از جمله" آنچه وعده داده شده‏اند" آتش جهنم است، چون عذاب موعود در آيه همان است، و آيه شريفه جزو كلام خداى تعالى و خطابى است كه به رسول گرامى خود كرده، و اگر جزو كلام رسول (ص) بود، با در نظر گرفتن اينكه در اول آيه فرمود:" قل- بگو" بايد فرموده باشد" حتى اذا رأيتم ما توعدون فستعلمون ...- تا روزى كه شما مشركين وعده خدا را ببينيد آن وقت مى‏فهميد ...".

" قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً" كلمه" امد" به معناى غايت است، و آيه شريفه به منزله پيش‏گيرى از يك توهمى است كه حال مشركين اقتضاى آن را دارد، گويا وقتى تهديد را شنيده‏اند پرسيده‏اند: اين تهديد چه روزى به وقوع مى‏پيوندد؟ در پاسخ به ايشان فرموده: بگو من نمى‏دانم نزديك است يا دور ...

" عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَداً" يعنى احدى را بر غيب خود اظهار نمى‏كند، و اظهار كسى بر هر چيز به معناى آن است كه او را در رسيدن به آن چيز كمك كنى و او را بر آن مسلط سازى. مى‏فرمايد: من كسى را براى احاطه به غيب خودم كمك نمى‏كنم، و بر غيب خود مسلط نمى‏سازم. و كلمه" عالم الغيب" خبرى است براى مبتدايى كه حذف شده، و تقدير كلام هو عالم الغيب است، و مفاد كلمه به كمك سياق اين است كه مى‏خواهد بفهماند علم غيب مختص به خداى تعالى است، و علم او ظاهر و باطن سراسر عالم را فرا گرفته، و به همين جهت براى نوبت دوم غيب را به خودش نسبت داد و فرمود: كسى را بر غيب خود مسلط نمى‏كند، و نفرمود:" كسى را بر آن مسلط نمى‏كند" تا اختصاص را برساند، و گر نه نمى‏رسانيد.

و معناى آيه اين است كه: خداى تعالى عالم به تمامى غيب‏ها است، آن هم به علمى كه اختصاص به خودش دارد، پس هيچ كس از مردم را به غيب خود كه مختص به‏

/ 691