يك نمونه از اين جوانان كه در عالم مخصوص به خودشان زندگى مى كنند، زندگى دو جوان هامبورگى است كه براى رسيدن به پايه جيمس دين با طناب باريكى خود را از طبقه چهارم عمارتى به پايين انداختند. اغلب ديده ايم كه چند نفر جوان ، پشت ويترين مغازه اى توقف كرده اند و در آن واحد مشغول شانه زدن موهاى بلند خود هستند و بى آن كه دليلى داشته باشد، به جان پيرمردى افتاده اند و او را از پا در آورده اند و بعد استدلال كرده اند ما را مسخره كرده ، ما هم چنين كرديم . مشخصه ديگر نوجوانان ، ميل به استثنايى جلوه كردن است و اين خصيصه در ميان آنان به شدت به چشم مى خورد. اينان بر خلاف جهت تمايلات اكثريت گام برمى دارند و استثنائات را به عنوان روش خود برمى گزينند. مثلا هنگامى كه لاكى لوجيانو، گانگستر معروف ، از زندان خارج مى شد، با تحسين هاى صميمانه 300 نفر جوان ولگرد روبه رو شد.در پرسش نامه اى كه اخيرا تهيه شده ، از چند جوان دانشجو كه عليه قوانين و مقررات دانشگاه شوريده بودند، سئوال شده بود:- چرا از تحصيل و دانشگاه بيزار شده ايد؟ - براى آن كه هر چه ميل داريد به ما تحميل مى كنيد. ما تئورى هاى شما را قبول نداريم و دلمان نمى خواهد تحصيل كنيم .- پس مى خواهيد چه كنيد؟ - كارهايى كه شما نمى پسنديد.(159)
تصورات ناسنجيده
تخيلات غير عقلانى و تصورات ناسنجيده جوانان كه منشاء پاره اى از اعمال جنون آميز است ، گاه آنان را چنان مسرور و شادمان مى كند كه از خوش حالى در پوست نمى گنجند و بى اختيار قهقهه مى زنند، و گاهى چنان غم زده و مهمومشان مى سازد كه جامعه را ترك مى گويند و به گوشه گيرى و انزوا پناهنده مى شوند. اين اختلالات روحى و آشفتگى روانى را رسول اكرم يك قسم جنون معرفى فرموده و على عليه السلام آن را به مستى جوانى تعبير كرده است .