اينان در دوران جوانى و در پرشورترين ايام زندگى ، به جاى اميدوارى و كوشش ، دچار ياءس و نااميدى شده اند. نه به تحصيل دانش علاقه دارند، نه به سعادت فرداى خود اميدوارند بيشتر آنها به عادات مضره آلوده شده اند و فرصت گران بهاى جوانى را به نادانى و بوالهوسى از دست مى دهند.به طورى كه از آمارهاى رسمى و از خلال مقالات نويسندگان استفاده مى شود، اين گروه جوانان آلوده و گمراه ، در كشورهاى بزرگ امروز، مشكلات عظيمى را به وجود آورده و باعث بدبختى خود و دگران شده اند.دانشمندان تربيت و روان ، به منظور نجات آنان كوشش مى كنند تا مگر بتوانند با تدبيرهاى علمى و عمل ، آن بيماران تيره روز را درمان كنند و براى حل مشكلاتشان چاره اى بينديشند.
انزواطلبى
غرايب اخلاقى جوانان در روزگار ما به اوج خود رسيده است . درد جوانان عميق و جدى است . چگونه بايد با اين مصيبت مقابله كرد؟ چگونه بايد جوانان را از انزواى مهلكى كه بدان دچار شده اند، خارج ساخت و آنها را به زندگى پيوند داد؟ مؤ سسه تحقيقات امور اجتماعى و جوانان ، چندى پيش با لحن مضطربى ، به دولت فرانسه اعلام خطر كرد كه لااقل 60 از جوانان ، به علت بى بندوبارى و ندانم كارى اولياى مدارس و اجتماع ، شور زندگى را از دست داده اند، و نااميدانه به كارهايى دست مى زنند كه عواقب هولناكى براى مجموعه جامعه به بار خواهد آورد.