(بارى دانشى كه از دستبرد سوابق ذهن و عواطف و عقايد عاميانه مصون است ، علم است . علم ، مركب از روش هايى است كه بشر به تدريج براى تفكر منظم و قابل سنجش به وجود آورده است . علم ، مستلزم اين است كه تفكر در شرايط مخصوصى صورت گيرد و جريانات نتايج آن ، به وسيله آن شرايط سنجيده شود، علم محصول خودبه خودى ارگانيسم نيست ، بلكه زاده قرن ها فعاليت اجتماعى بشر است . بنابراين ، علم بايد در برنامه هاى درسى مقام شامخى داشته باشد. اگر كودكان با علوم آشنا نشوند، از تفكر منظم ، از مؤ ثرترين وسيله درست انديشى محروم مى مانند.)(224)يكى از علل كوتاه فكرى و نارسايى عقل بعضى از نوجوانان ، تربيت هاى غلط دوران كودكى آنان است . اطفالى كه با تعليم و تربيت پدران و مادران نادان و گناهكار پرورش يافته اند، كودكانى كه در محيط فاسد با افكار ضد علمى و خلقيات ناپسند و عادات مضرت بار آمده اند، در دوران بلوغ گرفتار ضعف عقل و كم هوشى هستند. اين قبيل نوجوانان ، براى نيل به رشد اكتسابى عقل ، بايد مجاهده بيشترى كنند و براى جبران عقب ماندگى هاى هوش و خرد خويش ، فعاليت هاى زيادترى بنمايد تا بتوانند خود را از نتايج شوم تربيت هاى نادرست دوران كودكى برهانند.