جوانان ، به فطرت انسانى خود، مايل به راستى و درستى ، به عدل و انصاف ، به اداى امانت و وفاى به عهد هستند. سرچشمه اين خواهش هاى پاك و انسانى ، وجدان اخلاقى و الهام الهى است . خداوند در نهاد انسان اين تمايلات مقدس را آفريده است كه افراد بشر از آن ها پيروى كنند و زندگى خويش را بر اساس آن صفات حميده استوار نمايند تا در نتيجه يك انسان واقعى شوند و به مدارج كمال و سعادت نايل گردند.
سركوبى تمايلات انسانى
موقعى كه شهوت تعديل نشده و خودسر، در مزاج جوان طغيان مى كند و كشش هاى جنسى او را به جنبش و كوشش وا مى دارد، وجدان اخلاقى و تمايلات انسانى در ضميرش سركوب مى شوند و در راه رسيدن به مقصود و ارضاى خواهش لذت ، ممكن است به دروغ و تهمت ، به خيانت در امانت ، به عهدشكنى و جنايت ، و خلاصه به همه ناپاكى ها و گناهان ضد انسانى دست بزند و براى ارضاى شهوت جنسى و لذت زودگذر، بناى فضيلت و سعادت ابدى خويش را ويران سازد.(قال على عليه السلام : كم من لذه دنية منعت سنى درجات .(375) )على عليه السلام فرموده است : چه بسا لذت پست و ناچيزى كه آدمى را از نيل به درجات عاليه انسانى باز داشته و سد راه سعادت شده است .جوانان به طور طبيعى مايل به عزت نفس و شرافت هستند و از كوچك ترين اهانت و تحقير برافروخته مى شوند. اين انگيزه طبيعى ، محرك آنان به احراز شخصيت و كسب عزت اجتماعى است ، و همين تمايل طبيعى است كه نمى گذارد جوانان به ذلت و پستى تن در دهند و زير بار خوارى و زبونى بروند.جوانى كه نتواند غريزه جنسى خود را تعديل كند و بر تمايل شهوى خويش مسلط گردد، بعيد به نظر مى رسد كه بتواند خواهش عزت نفس و شرافت خود را به شايستگى ارضا كند، زيرا شهوت لجام گسيخته و خودسر، مايه رسوائى و بى آبرويى است و با تمايل به عزت و شرف ناسازگار است .