جوان از نظر عقل و احساسات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جوان از نظر عقل و احساسات - نسخه متنی

محمدتقی فلسفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اسلام و مبارزه با شرك

پرستش . در روزگار طلوع اسلام ، بزرگ ترين جهل و ذلت مردم مكه اين بود كه بت هاى ساخته خود را مى پرستيدند و در مقابل جماد، اظهار خضوع و ذلت مى كردند. پيشواى گرامى اسلام ، براى آن كه مشركين را از خوارى شرك در عبادت خلاص كند و آنان را از حقارت و پستى برهاند، دعوت خود را با پرستش خداى يگانه و مبارزه با معبودهاى ساختگى آغاز نمود و به مردم فهماند كه مسلمانان ، جز در مقابل خالق تواناى عالم ، در برابر هيچ كس و هيچ چيز حق تذلل و بندگى ندارد.

پيغمبر اسلام در پرتو يكتاپرستى زنجيرهاى عبوديت را شكست . پيروان خود را از ذلت و بندگى غير خدا آزاد ساخت و بدين وسيله عالى ترين شخصيت انسانى و درخشان ترين آزادى و عزت نفس را در نهاد آنان پايه گذارى كرد.

كسانى كه ديروز خود اسير بت بودند، در ظل توحيد اسلام ، پرچمدار حريت و آزادى شدند. اينان نه تنها در مكه بت پرستى را نابود ساختند، بلكه در هر كشورى قدم گذاردند، با پرستش آفتاب و ماه ، با عبادت چوب و سنگ و با سجده كردن در مقابل انسان هاى مغرور مقتدر، كه بدبختانه در آن روزگار بسيار معمول بود، مبارزه كردند و مردم را از ذلت ها و اسارت هاى گوناگون آزاد ساختند.

حكومت بر اساس شرافت

حكومت . پيغمبر گرامى اسلام ، با آن كه خود رهبر مذهبى و پيشواى روحانى جامعه مسلمين بود، اداره امور كشور را نيز در اختيار داشت و بر اساس قوانين اسلام و مردم حكومت مى كرد. پيشواى اسلام ، در مقام فرمانروايى و حكومت ، چون پدرى خليق و مهربان بود. به حقوق اخلاقى و شرافت انسانى همه مردم توجه داشت و عزت نفس و حيثيت آنان را همواره احترام مى كرد.

در حكومت رسول اكرم نه كسى حق داشت موجبات خوارى و ذلت خويش را فراهم آورد و نه مى توانست دگران را نورد تحقير و اهانت خود قرار دهد. در محضر رهبر عالى قدر اسلام ، نه تنها احدى اجازه تملق و چاپلوسى نداشت ، بلكه اگر از رفتار كسى استشمام كمترين ذلت و پستى مى نمود، صريحا تذكر مى داد و او را از كار منع مى فرمود.

(روى ان رسول الله عليه و آله لا يدع احد ايمشى معه اذاكان حتى يحمله معه فان ابى قال تقدم امامى و ادركنى فى المكان الذى تريد. (928) )

/ 791