هر اندازه كه ارتباطات جوانان با محيط خانواه سست تر مى شود، شخصيت جوان ، كه خود را قوى تر، آزادتر و پر از نيرو و ادعا حس مى كند، با مشكلات جديدى مواجه مى گردد.اثبات شخصيّت ، كه براى اين سن يك امر طبيعى است ، غالبا مخالفتى مابين فرد و محيطى كه در آن زندگى مى كند، توليد مى نمايد. ماندوس متوجه شده است كه جوانان ، بيشتر درصدد آن اند كه محيط را با خود موافق سازند، نه خود را با محيط.انضباطهاى اجتماعى ، كه بعد از خروج از خانواده با آن برخورد مى نمايند، ايشان را متحير مى سازد. عده اى سخت برآشفته مى شوند و عده اى ديگر در مقابل آن سر فرود مى آورند، و فقط عده معدودى خود را با آن موافق مى سازند.از اين جاست كه عصيان ها و روش هاى هرج و مرج طلبى ايجاد مى شود و در نزد طبايع سست ، جاى خود را به تصورات و تخيلات عجيب و غريب مى دهد.(478)اشتباه نوجوانان در برگزيدن صفات شخصيت و انحراف آنان از راه فضيلت و مصلحت ، علل متعددى دارد. بدون ترديد، حالات روانى و تمايلات نفسانى نسل جوان در دوران بحرانى بلوغ ، از عوامل مؤ ثر اين اشتباه است .
حس تفوق طلبى
يكى از تمايلات طبيعى نوجوانان ، حس تفوق طلبى و برترى جويى است . اين خواهش فطرى ، كه با فرارسيدن بلوغ بيدار مى شود، از سرمايه هاى پرارج و و گران بهاى دوران جوانى است . اگر آن تمايل به راه صحيح هدايت شود و به شايستگى مورد استفاده قرار گيرد، مى تواند جوانان را به راه تعالى و تكامل سوق دهد و استعدادهاى درونى آنان را به فعليت بياورد، برعكس اگر نوجوانان آن خواهش طبيعى را به درستى اعمال نكنند و در راه ارضاى آن به افراط و تندروى بگرايند، موجبات بدبختى و تيره روزى خود را فراهم مى آورند.