بشر، به تمايل غريزى و علاقه طبيعى ، جان و مال خود را دوست دارد و در حفظ و صيانت آن ها با تمام قدرت مى كوشد، ولى محبت الهى در ضمير افراد با ايمان به اندازه اى شديد و نيرومند است كه با اراده و اختيار خود، از جان و مال مى گذرند و در راه دوستى و حب خداوند، فداكارى مى كنند.(ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص .(457) )خداوند دوست دارد كسانى را كه در راه پروردگار جنگ مى كنند و در صف جهاد با دشمن ، مانند سد نيرومندى ، با يكديگر هم دست و پيوسته اند.
احسان براى خدا
(و اتى المال على حبه ذوى القربى و اليتامى و المساكين وابن السبيل و السائلين و فى الرقاب .(458) )از علائم نيكوكاران با ايمان اين است كه ثروت خود را در راه دوستى پروردگار، به خويشان و يتيمان و فقيران و واماندگان و درخواست كنندگان انفاق مى كنند.از اين چند آيه به خوبى استفاده مى شود كه مكتب آسمانى اسلام ، تا چه پايه در پرورش احساسات مذهبى ، به محبت خداوند تكيه كرده است ، و چگونه پيروان خود را با عاطفه دوستى پرورگار، به انجام نيكى ها وادار نموده و با ترس از بى مهرى خداوند، آنان را از ارتكاب گناهان و ناپاكى ها برحذر داشته است .بديهى است به هر نسبتى كه احساس دوستى پروردگار عميق تر و عاطفه محبت شديدتر باشد، نتايج عملى آن بيشتر بوده و برنامه هاى مذهبى بهتر اجرا مى شود.اسلام براى آن كه احساس محبت الهى را در قلوب پيروان خود تقويت كند و ريشه هاى دوستى را، تا آن جا كه ممكن است ، در اعماق جانشان عميق تر نمايد، از تمام وسايل علمى و عملى استفاده نموده و در ضمن برنامه هاى وسيعى ، اين هدف مقدس را دنبال كرده است .