جوان از نظر عقل و احساسات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جوان از نظر عقل و احساسات - نسخه متنی

محمدتقی فلسفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيروى هاى ناروا

(قال عليه السلام : لاتطيعوا الادعياء الذين شربتم بصفوكم كدرهم و خلطتم بصحتكم مرضهم و ادخلتم حقكم فى باطلهم.(644))

على عليه السلام فرموده است :

از فرمان كسانى كه به دروغ مدعى پيروى از روش رسول اكرم (ص ) هستند اطاعت ننمايند. آنان كه شما را واداشتند تا آب صاف چشمه ايمان خود را با رشحات تيره افكار آنان بنوشيد و سلامت خويش را با بيمارى آنها بياميزيد و حق خود را در باطلشان وارد سازيد.

محمد بن مسلم زهرى ، ساليان دراز با حكومت بنى اميه همكارى داشت و در راه اجراى سياست ظالمانه و مقاصد سوء آنان فعاليت مى كرد. حضرت سجاد عليه السلام نامه مفصلى به وى نوشت . او را موعظه كرد. كارهاى خطرناكش را خاطرنشان فرمود و از وى خواست كه روش نادرست خويش ‍ را ترك گويد و گذشته خود را با رفتار صحيح جبران نمايد.

نردبان گمراهى

(جعلوك قطبا اداروا بك رحى مظالمهم و جسرا يعبرون عليك الى بلاياهم و سلّما الى ظلالتهم .(645) )

زين العابدين عليه السلام به زهرى نوشت :

بنى اميه تو را چون ميله آهنى ساختند تا به وسيله تو آسياب ستم خود را به گردش درآورند و منويات ظالمانه خويش را بر مردم تحميل نمايند. تو را چون پلى قرار دادند تا از پشتت گذر كنند و به هدف هايى كه براى مردم ، مصيبت بار و رنج آور است برسند. تو را نردبانى ساختند تا از آن بالا بروند و به گمراهى هاى خويش ‍ دست يابند.

(ولاتحسب انى اردت توبيخك و تعنيفك و تعييرك لكنى اردت ان ينعش الله ماقدفات من رايك و يرد ما عزب من دينك ... اما بعد فاعرض ‍ عن كل ما انت فيه حتى تلحق بالصالحين . (646) )

گمان مدار كه مى خواهم تو را توبيخ كنم و به كارهايى كه مرتكب شده اى ملامت و سرزنش نمايم . بلكه مقصود اين است كه خداوند آراى ناصوابت را جبران نمايد و چيزهايى كه از دينت دور شده ، به تو بازگرداند... بعد از اين ، از كارهاى ناروايى كه بدانها آلوده هستى ، روى گردان تا مگر به گروه نيكوكاران بپيوندى و به آنان ملحق شوى .

نتيجه آنكه جوانان به مسائل سياسى علاقه وافر دارند و آن را از ارزشهاى مهم زندگى مى دانند. اگر در اين راه تندروى نكنند و تصميم هاى مضر نگيرند، مى توانند با بررسى مسائل سياسى و مطالعه نظريات سياستمداران بشر، فهم خود را تقويت كنند و موجبات رشد شخصيت خويش را فراهم آورند. برعكس ، اگر دچار زياده روى و افراط گردند و از كارهاى اساسى يا تحصيل علم بازمانند يا عناصر فاسد آنان را آلت دست خود سازند، در راه خطا قدم گذارده اند و ممكن است مايه تباهى و سقوطشان گردد.

/ 791