گرچه شرايط محيط طبيعى به مقدار قابل ملاحظه اى در ساختن خلق و خوى آدمى مؤ ثر است ، و هر انسانى با صفات و خلقيات متناسب با محيط طبيعى خود بار مى آيد، ولى عامل بسيار مؤ ثرى كه استعداد اجتماعى طفل را به فعليت مى آورد، شخصيت كودك را پايه گذارى مى كند و او را به صفات خوب يا بد اجتماعى متصف مى سازد، محيط تربيتى اوست . فرزندان بشر صفات اجتماعى خود را از كسانى فرامى گيرند كه از دوران كودكى تا ايام جوانى در محيطهاى مختلف خانواده و آموزشگاه و كوى و برزن ، به طور متناوب با آنان در تماس بوده و از رفتار و گفتارشان سرمشق گرفته اند.
كودك و خانواده
نخست كودك از محيط پيرامون خود هيچ گونه آگاهى ندارد، لكن به زودى نسبت به اشياء و اشخاص پيرامون خودش احساس علاقه مى كند و از ميان اين اشخاص ، از همه نزديكتر به وى مادر اوست كه در اكثر فرهنگ عبارت از مهمترين شخصى است كه در عمر خود خواهد ديد.بعد از مادر، به ترتيب اهميت ، پدر و ساير اعضاى خانواده او قرار دارند. در همين دايره محدود است كه فرد، نخستين و پايدارترين اثرات ذهنى را كسب مى كند و هم آنجاست كه داخل در زندگى حقيقى مى گردد. به همين جهت ، به هيچ روى جاى شگفتى نيست كه روان شناسان و روان كاوان و جامعه شناسان ، تا اين اندازه به سالهاى اول زندگى كودك و محيط حيات وى اهميت مى دهند.