دوم . ارزش هاى زندگى : در نظر بعضى از جوانان ، علم و ايمان ، فضيلت و تقوا، كار و كوشش نظاير اينها، بزرگترين ارزش زندگى است . اينان شخصيت خود را بر وفق آن ارزشها مى سازند و سيماى اجتماعى خويش را با دست يافتن به آنها مى آرايند. در نظر بعضى از جوانان ، قمار و شراب ، عياشى و خوش گذرانى ، لذت و شهوت رانى و چيزهايى مانند آنها، ارزنده ترين امور زندگى است . اينان نيز در راه نيل به ارزشهاى مورد نظرشان كوشش مى كنند و شخصيت اخلاقى و سيماى اجتماعى خود را بر وفق آنها مى سازند.تفاوت ارزش اشياء و اعمال در نظر جوانان نه تنها حاكى از اختلاف روحيه و معرف طرز تفكر آنان است ، بلكه از اختلاف نظر و هدف ها و تفاوت فعاليت جوانان مى توان به ارزش معنوى خود آنها نيز پى برد.كسى كه كمال روحى و تعالى روانى را عالى ترين ارزش زندگى دانسته و بر اثر كسب علم و ايمان در جامعه محبوب شده است ، ارزش وى همان ارزش علم و ايمان است . كسى كه همتش گردآورى مال بوده و با جمع ثروت ، جمال اجتماعى به دست آورده است ، معيار ارزش وى همان مال و ثروت است . كسى كه عالى ترين ارزش در نظرش پهلوانى و قهرمانى آمده و با سعى و كوشش به هدف خود رسيده است ، ارزش شخصيت او با ارزش پهلوانى سنجيده مى شود. خلاصه ، ميزان ارزش هر انسان ، آن صفتى است كه سيماى اجتماعى او را آراسته و در جامعه به وى حسن و جمال بخشيده است .