قال الله العظيم فى كتابه :... قد افلح من زكيها. قد خاب من دستها.(733)يكى از مسائلى كه لازم است در بحث هاى مربوط به شخصيت مورد، دقت توجه دقت و توجه واقع شود و دانستن آن براى نسل جوان ضرورت دارد، اين است كه صفات اخلاقى و عادات اكتسابى ، كه پايه اساسى و مايه اصلى شخصيت آدمى در ايام جوانى است ؛ قابل تحول و تعيير است .
صفات قابل تغيير
به عبارت ديگر، تربيت هاى خوب و بد و عادات پسنديده يا ناپسندى كه جوانان آن ها را در دوران كودكى و ايام بلوغ ، از محيط خانواده و اجتماع آموخته اند و بدان ها خو گرفته اند، تخلف ناپذير و غير قابل اجتناب نيست ، بلكه در شرايط مخصوص و مساعد ممكن است همه آن صفات تغيير كند و صفات و عدات تازه اى جايگزين آن ها گردد.
صفات موروث و مكتب
ممكن در سرتاپاى خود دقت مى كنيد، مى بينيد كه هر قسمت از ساختمان جسمى شما ارثى است كه پدر و مادر يا اجداد برده ايد. مثلا ممكن است موى سياه پرشكن را از مادر صورت گرد را از مادر بزرگ گرفته و رنگ صورت را از پدر و قد بلند را از پدر بزرگ داشته باشيد. به هر حال ، شكل و قد و قواى بدنى بى شك همه موروثى و مبداء آن قابل تشخيص است . لكن نمى توان مبداء زود رنجى يا شوخى طبعى را به آسانى معلوم كرد. همين قدر مسلم است كه عادات و صفات و به طور كلى طرز فكر و رفتار ما معلول قضايا و برخوردهاى زندگى ، يعنى ساخته محيط ماست .وقتى وقايع و اثرات محيط تكرار شد، بدون آن كه متوجه باشيم ، شخصيت ما رادر قالب خود مى ريزد، ولى خوشبختانه هر وقت بخواهيم ، مى توانيم آن قالب را بشكنيم و خود را از بند برهانيم . يعنى هر اندازه عادت غير مفيد يا مزاحمى در ما كهنه شده و ريشه گرفته باشد، مى توان به قوت اراده آن را از بن در آورد و به جاى آن عادت و خوى بهترى نشانيد. بلى ، شخصيت خود، يعنى سرشت و خوى خود را مى توان جزئا يا كلا تعيير داد.(734)بنابراين ، اگر جوانى بر اثر تربيت هاى ناپسند خانوادگى و محيط فاسد اجتماعى ،بدبار آمده و نمى تواند با جامعه سازش كند، ماءيوس نباشد و تصور نكند كه بر اثر هميشه بدبخت و شكست خورده خواهد بود، بلكه او مى تواند با اراده جدى و تصميم قاطع ، خويشتن را اصلاح كند و شخصيت شايسته اى را احراز نمايد.