جوان از نظر عقل و احساسات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جوان از نظر عقل و احساسات - نسخه متنی

محمدتقی فلسفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تفاوت هاى وجدان و عقل

اولين نكته اى كه در اين موضوع بايد مورد تو جه قرار گيرد اين است كه وجدان اخلاقى غير از عقل است و بين آن دو از چند جهت تفاوت است . از آن جمله عقل براى قضاوت ، احتياج به تنظيم مقدمات و بررسى و مطالعه دقيق دارد تا بتواند از مجموع مقدمات نتيجه بگيرد و نظر خود را اعلام كند. ولى وجدان اخلاقى بى مقدمه و بدون فكر و رويه ، خوب و بد اخلاقى را تشخيص مى دهد و نتيجه را اعلام مى دارد.

ديگر آن كه عقل گاهى در تنظيم مقدمات و نتيجه گيرى اشتباه مى كند و حكم مى كند. به علاوه ، عقل در تمام مسائل مختلف سياسى ، اقتصادى ، علمى ، اخلاقى ، اجتماعى و تربيتى وارد مى شود و پس از رسيدگى حكم مى كند ولى وجدان اخلاقى تنها در نيك و بدهاى اساسى اخلاق نظر مى دهد، و در ساير مسايل قضاوتى ندارد. خلاصه وجدان اخلاقى و عقل دو نيروى مستقل و ممتاز از يكديگر هستند و هر يك در راهنمايى بشر فعاليت مخصوص به خود دارد.

وجدان يا نور ذاتى

جان ديويى مى گويد:

اخلاقيون كلاسيك ، وجدان را همواره واحد مستقلى تلقى كرده اند در كليه مكتب هاى ديگر اخلاقى نيز تقريبا همين نظر حكمفرماست و وجود مستقلى براى وجدان قائل گرديده و تاييد كرده اند كه وجدان يك نور ذاتى است كه بر حقايق اخلاقى پرتو افكنده و آن ها را به صورت حقيقى خود در مقابل ديدگاه آدمى مجسم مى كند.

طرفداران اين عقيده درباره هدف هاى فعاليت وجدان ، اختلاف نظر دارند. عده اى معتقدند كه هم وجدان به تعيين اصول كلى اخلاقى مصروف مى گردد. عده اى بر آن اند كه وجدان اقدامات فورى را تحت كنترل قرار مى دهد. دسته اى وظيف شناسى را به منزله دايره فعاليت وجدان تلقى مى كنند و بالاخره عده اى علم به حقايق اخلاقى را ناشى از الهام وجدان مى دانند.

اما در ميان اين اقوال ، يك نكته سازش و هم آهنگى كامل وجود دارد كه پيرامون همه اين مكتب ها بر آن اند كه بايد يك نيروى غير طبيعى و جدا گانه اى براى علم اخلاق وجود داشته باشد و فعاليت ها داراى معنى اخلاقى نيستند، مگر آن كه تحت نظر وجدان مستقل و جدا گانه اى قرار گيرند (864)

/ 791