جوان از نظر عقل و احساسات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جوان از نظر عقل و احساسات - نسخه متنی

محمدتقی فلسفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نفوذ اسلام در نسلجوان

پس از آن كه دوره دعوت هاى پنهانى به سر آمد و رسول اكرم از طرف خداوند ماءمور شد كه آشكارا مردم را به آيين اسلام دعوت كند و تعاليم آسمانى خود را بى پرده با آنان در ميان بگذارد، باز هم بيشتر كسانى كه به آن حضرت مى گرويدند و دين اسلام را مى پذيرفتند، جوانان بودند.

استقبال پرشور و روز افزون نسل جوان از تعاليم رسول اكرم باعث خشم شديد و ناراحتى عميق بزرگسالان متعصب و لجوج شده بود، تا جايى كه در تمام محافل ، مسلمان شدن جوانان را فساد و گمراهى مى خواندند و در ضمن شكايت هاى خويش از رسول اكرم ، اين موضوع را به زبان مى آورند و مراتب نگرانى خود را صريحا اظهار مى نمودند.

شكايت مشركين از پيغمبر (ص)

عتبه كه يكى از رجال مشرك مكه بود، به اسعد بن زراره گفت :

(خرج فينا رجل يدعى انه رسول الله سفه احلامنا و سب الهتنا و افسد شباننا و فرق جماعتنا (871) )

مردى در بين ما قيام كرده و ادعا دارد كه فرستاده خداوند است . او افكار ما را نادرست و جاهلانه مى داند و از خدايان ما به بدى ياد مى كند و جوانان ما را فاسد و جماعتمان را پراكنده ساخته است .

روزى كه رجال قريش و بزرگسالان بت پرست ، به منظور تنظيم نقشه مبارزه با رسول اكرم و جلوگيرى از پيشرفت سريع اسلام و سركوب كردن پيروان آن حضرت در دارالندوه اجتماع نمودند و هر يك سخنان مهيج و آتشينى القا كردند. ابو جهل ضمن سخنرانى خود به جمله (افسد شباننا) تكيه كرد و از تاءثير شديد و نفوذ عميق پيغمبر اسلام در نسل جوان مكه به شدت اظهار نگرانى و ناراحتى نمود. (872)

خشم پدران و مادران

خلاصه ، در صدر اسلام ، همه جا سخن از ايمان نسل جوان بود. پدران و مادران و عموم بزرگسالان مكه ، از اين جهت كه نوبالغان و جوانانشان دعوت رسول اكرم را اجابت نموده و صميمانه با وى همكارى مى كنند، سخت ناراضى و خشمگين بودند. براى آن كه مسير جوانان را تغيير دهند و آنان را از پيروى آن حضرت باز دارند، به تمام وسايل زجر و شكنجه متوسل شدند و با شدتى هر چه تمام تر در مضيقه و فشارشان گذاردند تا مگر از دين اسلام دست بردارند و به بت پرستى بردارند و به بت پرستى ، كه آيين پدرانشان بود، بازگردند.

/ 791