امروز در سراسر دنيا، ترس و غصه ، همچو وبا و طاعون به جان بشر افتاده و سبب بروز چنان امراضى گشته كه اطبا را دچار حيرت كرده است . و آن چه ما خود حس مى كنيم و به چشم مى بينيم اين است كه ترس و غصه از قدرت روحى و جسمى و توانايى حافظه و قابليت كار ما به مقدار زيادى كم مى كند.مگر ترس مولود تصور نيست ؟ مثلا تصور مى كنيم كه اگر رعد و برق درگيرد، ممكن است خانه ما بسوزد، يا اگر جنگى بشود خانه و خانمان ما بر افتد، اينها همه تصور است و احتمال . بايد به جاى اين كه خود را به اين تصورات تسليم كنيم ، در مقابل آنها افكار ديگرى را واداريم ، و به خود بگوييم كه صاعقه ها زده و به ما آسيبى نرسيده ، جنگها شده كه خانمان ما را ويران نكرده است .چون وقايع آينده به جز خيال و تصور چيزى نيست ، خود را در آينده چنان تصور كنيد كه از هر محنت و بلايى در امان خواهيد بود و قلم سرنوشت ، چنان كه تاكنون به حفظ شما رقم كرده ، از اين به بعد نيز به خير و صلاح شما خواهد رفت . ايمان و خوش بينى را مايه زندگى قرار بدهيد و خود را از هرگونه ترس و ضعف و اندوه برى بپنداريد، زيرا هر كس در آينده همان خواهد بود كه خود را مى پندارد. (798)