در روزگار گذشته ، ضمن بحث هاى نجومى و تحقيقات كيهانى ، اين سخن به ميان آمد كه پاره اى از حوادث ارضى مربوط به كرات سماى است و قسمتى از خوشبختى ها و بدبختى هاى مردم روى زمين ، به اوضاع و احوال مخصوص اجرام كيهانى بستگى دارد. كسانى ادعا كردند كه از اين راز بزرگ با خبرند و مى توانند از راه محاسبه هاى نجومى مسير خير و شر بشر را تعيين كنند.
ترس و مشورت با كاهنان
آنان كه به سخن غير واقعى اين گروه دل بستند و بدان معتقد شدند، همواره از ترس بر خورد با ضررهاى ناشناخته ستارگان ، احساس بيم و هراس مى كردند و در تصميم هاى خويش دو دل و متحير بودند و مشورت با كاهنان و مدعيان علم غيب را، براى مصون ماندن از شرور مجهول كيهانى ضرورى و لازم مى دانستند.چه بسيار مردمى كه بر اثر اين عقيده خرافى گرفتار بدبختى و تيره روزى شدند و چه بسيار افرادى كه از ترس شرور ستارگان و ضررهاى كيهانى ، از پيروزى ها و موفقيت هاى درخشانى كه بر سر راه زندگى خود داشتند محروم ماندند.آيين مقدس اسلام ، در زمينه مطالعه اجرام سماوى ، از يك طرف به منظور بسط علوم و اطلاعات حقيقى و پى بردن به عظمت آفرينش ، پيروان خود رابه تفكر در عوالم سماوى تشويق نموده و از طرف ديگر آنان را از عقايد نادرست و غير واقعى بر حذر داشته است .خداوند در قرآن شريف به آفتاب و ماه ستارگان و همچنين به روز و شب قسم ياد كرده و چند سوره را به اسم نجم شمس ، قمر، ليل و ضحى نام گذارى نموده است . اين خود نشانه توجه اسلام به ارزش و اهميت علوم كيهانى است .