ناگفته نماند كه مقصود از دگر دوستى ، محبت و مهر به انسان ها از جهت فضيلت اخلاقى و شرافت انسانى است ، نه آن كه انگيزه دوستى نيل به خواهش هاى غريزى و تمنيات مادى باشد.انسان بيمار به طبيب معالج و پرستار مراقب خود ابراز علاقه مى كند، ولى منشاء روانى اين علاقه ، دگردوستى و تمايل عالى انسانى نيست ، بلكه اين محبت از غريزه حب ذات و عشق به زندگى سرچشمه گرفته است . علاقه بيمار به طبيب و پرستار براى اين است كه او را درمان مى كنند و سلامتش را به وى باز مى گردانند و بدين وسيله غريزه خود دوستى اش را ارضا مى كنند چنين محبتى در حيوانات نيز يافت مى شود و اختصاص به انسان ندارد.
انسان دوستى بى آلايش
دگر دوست واقعى كسى است كه انسان ها را براى انسان بودن و به انگيزه عواطف پاك انسانى دوست بدارد و محبتش فارغ از آلايش خودخواهى و منافع مادى باشد. چنين دوستدارى ، حاكى از تعالى روان و نشانه صفاى روح و از مختصات انسان است . اين قسم دوستى و محبت ، زندگى آدميان را از زندگى حيوانات جدا مى كند.جوامع بشرى را با هم مرتبط مى سازد. دل هاى مردم را با رشته هاى محبت انسانى به هم پيوند مى دهد و روح برادرى و تعاون را زنده مى كند. چنين محبتى مردم را از خوى حيوانى و درندگى بركنار مى دارد و به انسانهاى ايمنى و اطمينان خاطر مى بخشد و محيط صلح و صفا به وجود مى آورد و زندگى را مطبوع و دلپذير مى سازد.در آيين مقدس اسلام ، مسئله دگردوستى و محبت به انسان ها مورد كمال توجه قرار گرفته و پيشوايان مذهبى اين خوى پسنديده را يكى از عوامل سعادت بشر و از وسايل جلب عنايات الهى دانسته اند.( ابى الحسن موسى عليه السلام قال : ان اهل الارض لمرحومون ما تحابوا و ادوالامانة و عملوا الحق . ) (1131)حضرت موسى بن جعفر عليه السلام فرموده است : مردم روى كره زمين پيوسته در رحمت و شفقت به سر مى برند مادامى كه يكديگر را دوست بدارند و اداى امانت كنند و رفتارشان بر وفق حق و حقيقت باشد.(قال على عليه السلام : ابلغ ما تستدر به الرحمة ان تضمر لجيمع الناس الرحمة . ) (1132)على عليه السلام فرموده : رساترين چيزى كه به وسيله آن مى توانى رحمت الهى را به خود جلب كنى ، اين است كه در باطن به همه مردم عطوف و مهربان باشى .(و عنه عليه السلام : ان الله سبحانه يحب ان يكون نية الانسان للناس جميلة . ) (1133)و نيز فرموده است : خداوند دوست دارد كه مردم درباره هم خوب فكر كنند و خيرخواه يكديگر باشند.