جوان از نظر عقل و احساسات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جوان از نظر عقل و احساسات - نسخه متنی

محمدتقی فلسفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(قال على عليه السلام : نزهوا انفسكم عن دنس اللذات و تبعات الشهوات ) (1105)

على عليه السلام فرموده است :

خويشتن را از آلودگى لذات پليد و عوارض ‍ بد شهوات منزه و پاك نگاه داريد.

(و عنه عليه السلام : لا خير فى لذد توجب ندما و شهوة تعقب الما (1106) )

و نيز فرموده است :

خير و خبى يافت نمى شود در لذتى كه پشيمانى به بار مى آورد و شهوتى كه درد و ناراحتى از پى دارد.

تندروى جوانان كامجو

پيشرفت علوم طبيعى و صنايع مشاينى ، پديده هاى لذت بخشى را به وجود آورد و لذايذ تازه اى را در اخيار بشر گذارد افزايش ساعات فراغت و ازادى هاى بى حساب ، زمينه را براى بهره بردارى از آن لذايذ آماده كرد نيروهاى مالى و انسانى در تاءسيس مراكز عياشى به كار افتاد و موسسات خوشگذرانى به طور روز افزون گسترش يافت جوانان كامجو و هوسباز فرصت مناسبى بهدست اوردند تا هر چه بيشتر از لذايذ دنيايى ماشين استفاده كنند و از خوشى هاى گوناگونش برخوردار گردند غافل از اين كه بعضى از ان لذايذ مخالف مصلحت و منافى با سعادت و سلامت بشر است و سرانجام بدبختى هاى غير قابل جبرانى به بار خواهد آورد.

(ميل به تفريح ، جنبه بين المللى پيدا كرده است و كليه افراد بشر به ايام بيكارى ابراز علاقه بيشترى مى كنند و استفاده از تفريح را حق مسلم خود مى دانند. در آمريكا، نهضت خوشگذرانى توسعه يافته و قسمت اعظم سرمايه ملت صرف آن مى گردد.) (1107)

جان ديويى مى گويد:

(البته ميل به تفريح مخالف با اخلاق نيست و بر عكس علاقه به نشاط و آميزش و اجتماع ، يكى از استوارترين پايه هاى اخلاق و رفتار مطلوب است . لكن ، متاءسفانه ، تفريح و نشاط با هيجان هاى مخصوص ، تحريك هاى شديد، قلقلك دادن حواس و برافروختن آتش اشتها براى التذاذ فورى ، بدون كمترين توجه به عواقب وخيم آن ، مشتبه شده است . اين نوع تفريح و لذت جوئى ها نشانه اضمحلال و ذوب شدن است . فعاليتى كه از تحريك عادى و معمولى محروم گردد، براى خود مجراى نامطلوبى مى يابد، مجرايى كه در خوى و رفتار و اخلاق آدمى منفك است و سرانجام آن نابودى و تباهى است .) (1108)

/ 791