جوان از نظر عقل و احساسات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جوان از نظر عقل و احساسات - نسخه متنی

محمدتقی فلسفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مجازات ننگ و بدنامى

پيشواى عالى قدر اسلام ، در چهارده قرن قبل ، به منظور حسن اجراى مقررات دينى و كيفر مجرمين و گناهكاران ، از ننگ و بدنامى اجتماعى و نفرت و انزجار عمومى استفاده نمود و به پيروان خود خاطر نشان كرد كه از رفاقت با گناهكاران بپرهيزند و با آنان به گرمى و گشاده رويى برخورد نكنند و بدين وسيله از وقوع جرايم و جنايات جلوگيرى نمايند. براى نمونه ، به يك مورد كه مربوط به فرار از خدمت سربازى است و مونتسكيو درباره آن سخن گفته ، اشاره مى شود.

رسول اكرم ، به منظور تجهيز لشكر براى جنگ تبوك ، بسيج عمومى كرد. سپاهيان اسلام ، خود را آماده كردند و روز مقرر از مدينه خارج شدند و رهسپار جبهه جنگ گرديدند، ولى سه نفر از انصار به نام هاى كعب بن مالك ، هلال بن اميه و ابن ربيع ، بدون عذر موجه و قانونى ، از دستور آن حضرت سرباز زدند و در مدينه ماندند.

موقعى كه پيغمبر اسلام با سپاه خود به مدينه بازگشت ، آن سه نفر به منظور عذرخواهى از تخلف خود به محضر آن حضرت شرفيات شدند و از كرده خود پوزش طلبيدند. ولى رسول اكرم با آنان حرف نزد و به مسلمين هم دستور داد كه با آن ها سخن نگويند. در نتيجه ، تمام مردم حتى كودكان افراد خانواده خود آنها نيز با آن سه نفر ترك مراوده و مكالمه كردند. تنها، كسانشان ، در مواقع غذا، نزد آنان مى آمدند و بدون آنكه سخنى بگويند، ظرف طعام را كنارشان مى گذاردند و مى رفتند.

شكنجه بى اعتنايى مردم

اين جريان در حدود پنجاه روز به طول انجاميد و آن سه نفر از اين وضع طاقت فرسا به جان آمدند. بعضى از روزها بر اثر شدت ناراحتى ، شهر مدينه را ترك مى گفتند و به تپه ها و كوه هاى اطراف پناهنده مى شدند و پيوسته در پيشگاه الهى از عمل خود اظهار پشيمانى و ندامت مى كردند و با ديده اشكبار در خواست عفو و بخشش مى نمودند. سرانجام خداوند توبه آنان را قبول كرد و گناهشان را بخشيد.(942)

(و على الثلاثة الذين خلفوا حتى اذا ضاقت عليهم الارض بمار حبت و ضاقت عليهم انفسهم و ظنوا ان لاملجا من الله الا ثم تاب عليهم لبتوبوا ان الله هو التواب الرحيم .) (943)

توبه آن سه افسر متخلف پذيرفته شد. آنان در طول ايام مجازات ، از كيفر ترك مكالمه مردم چنان به ستوه آمدند كه زمين بت همه وسعتش بر آنان تنگ شد و از ناراحتى جانشان به تنگ آمد و دانستند كه براى نجات از كيفر الهى ، پناهى جز خداوند نيست . توبه كردند. خداوند آنها را بخشيد كه پرودگار توبه پذير مهربان است .

/ 791