ساموئل كينگ مى گويد:(بر اثر كاهش ساعات كار طى سال هاى اخير، تفريح با فعاليت ساعات بيكارى تبديل به يك مسئله اجتماعى حياتى گرديده و توجه بسيارى از محققان را به خود معطوف داشته است . مطالعات اين دانشمندان نشان مى دهد مادام كه ما نتوانيم به طور عاقلانه اوقات روز افزون بيكارى خودمان را به سر بريم ، چه در زندگى و چه در شخصيت ما اختلالاتى روى خواهد داد. افراد بشر همواره طبعا مايل به داشتن اوقات بيكارى بيشترى بوده اند، لكن اينك مواجه با اين خطر شده اند كه اوقات فراغتشان بيش از آن است كه در خور آن اند و بيم آن مى رود كه بر اثر عدم توانايى امرار اين اوقات ، به طور عاقلانه ، خطرات بزرگى براى خودشان و جامعه به وجود آوردند. به همين جهت است كه مسئله گذراندن ساعات بيكارى ، امروز يكى از دشوارترين مسائلى است كه تا كنون اكثر ملل جهان و ته ويژه باختريان با آن مواجه مى باشند). (1099)
ثروت در اقتصاد صنعتى
توصعه اقتصاد صنعتى ، كشورهاى پيشرفته را غنيع و ثروتمند ساخت و بنيه مالى مردم را تقويت كرد. در نتيجه ، راه ارضاى غرايز و تمايلات نفسانى آنان هموار گرديد. در كشورهاى صنعتى ، نيروى ماشين براى توليد محصول و تاءمين معاش مردم به كار افتاد و به آسانى موجبات رفاه و آسايش مردم را فراهم آورد. در عوض نيروهاى صرفه جويى شده مردم در مسير لذت و كامرانى به حركت در آمد و به جاى كار و كوشش ، راه شهو ترانى و عياشى را در پيش گرفت . خلاصه ، ثروت فراوان ، زندگى مرفه ، كار كم ، فراغت زياد و نيرى سرشار شرايط مساعدى را براى تاخت و تاز غرايز به وجود آورد و زمينه تجاوز و طغيان افراد خودسر را مهيا ساخت .