ترس بيمار از خطر تشديد مرض يا مزمن شدن بيمارى ، عامل محرك وى در به كار بستن دستور پزشكى است . ترس است كه بيمار را به فكر چاره جويى مى اندازد و او را به استعمال داروهاى مفيد و مراعات پرهيزهاى لازم وامى دارد و بدين وسيله ، موجبات بهبود و سلامتش را فراهم مى آورد.ترس مردان با ايمان از عذاب الهى ، پايه اصلى اطاعت آنان از اوامر و نواهى خداوند است . مردان با ايمان ، از ترس كيفرهاى عادلانه پروردگار توانا، دامن خود را به پليديهاى گناه آلوده نمى كنند و از راه وظيفه شناسى و اطاعت اوامر الهى ، موجبات كاميابى و سعادت ابدى خويش را مهيا مى سازند.(الذين يوفون بعهد الله و لا ينقضون الميثاق و الذين يصلون ما امر الله به ان يوصل و يخشون ربهم و يخافون سوء الحساب.)(788)آنان كه به عهد خدا وفا دارند و پيمان الهى را نمى شكنند و آنچه را كه امر به پيوند آن فرموده است ، اطاعت مى كنند، از خدا مى ترسند و از سختى عذاب و حساب الهى بيم دارند.( على عليه السلام : الخوف سجن النفس و رادعها عن المعاصى . ) (789)على عليه السلام فرموده است : ترس از مجازات براى نفس سركش آدمى ، به منزله زندن است و او را از ارتكاب معاصى باز مى دارد.خلاصه ، ترسهاى عاقلانه اى كه نشانه خطر است و آدمى را از پيش آمدهاى ناگوار برحذر مى دارد، مفيد و لازم است ، كسانى كه از خطر نمى ترسند و به موقع چاره جويى نمى كنند، غفلتا در برابر آن قرار مى گيرند و بر فرصت از دست رفته خويش افسوس مى خورند.(قال على عليه السلام : من قلت مخافته كثرت آفته . ) (790)على عليه السلام فرموده : كسى كه كمتر مى ترسد و از خطر پرهيز ندارد، در زندگى با آفتهاى بيشترى مواجه خواهد شد.