در جهان كنونى ، غير از مسئله عقل ، مسائل مشكل ديگرى نيز وجود دارد كه دانشمندان بشر بر اساس اختلاف مكتب روحيون و ماديون پيرامون آن ها بحث و گفت وگو مى كنند. از آن جمله موضوع حافظه است . به نظر ماديون ، مركز اصلى حافظه ، سلول هاى مغز است ، ولى روحيون عقيده دارند كانون اصلى حافظه روح مجرد است و در نظر آن ها سلول هاى مغز رابطى بيش نيستند.جاذب ترين مسائل حافظه مسئله فلسفى آن است . موضوع اين است كه بدانيم خاطرات در كجا و چگونه حفظ مى گردند. اين مسئله مهم است . زيرا اجازه مى دهد فلسفه مادى و حكمت معنوى را در موضوع دقيقى در برابر يكديگر قرار دهيم .مسئله حافظه در حقيقت يكى از مسائل بسيار تاريك روابط مغز و فكر مى باشد. خاطرات در كجا حفظ مى شود؟ در مغز يا روح ؟ شرايط تشكيل خاطره كدام است ؟ اگر بخواهيم به اين پرسش ها پاسخى بدهيم ، بايد از يك روش فلسفى طرفدارى كنيم و روش ديگر را غلط بپنداريم . قضاياى حافظه براى بعضى اشخاص دليل صحت فرضيه ماديون و براى بعضى ديگر درخشان ترين برهان استقلال روح مى باشد.(136)
ضايعات مغزى
ماديون عقيده دارند كه فراگيرى مطالب ، نگاهدارى و يادآورى آن ها و خلاصه ضبط تمام محفوظات علمى و غير علمى و همچنين به موقع يادآورى ، كارهايى است مادى و مركز اصلى تمام آن ها سلول هاى مغز است . به همين جهت ، اگر نقطه يا نقاطى از مغز، به علت بيمارى يا خونريزى يا علل ديگر معيوب شود، بيمار تمام يا قسمتى از حافظه خود را از دست خواهد داد.