صفت خودپسندى در تماس با دگران يك نوع احساس غبطه و هم چشمى شديد، مخصوصا در امور ورزشى توليد مى نمايد و شخص علاقه پيدا مى كند كه در هر مسابقه اى از حدود خود و دگران تجاوز نمايد. عقايد شخصى توسعه و نمو مى يابد و مخصوصا در نزد دختركان توليد يك نوع نخوت مخصوص مى نمايد كه منجر به ظاهرسازى و خودنمايى مفرط مى گردد. اين موضوع نشان مى دهد كه چقدر جوانان ، براى شهرت خود نزد دگران و تمجيد از ايشان نزد مردم ، ارزش قائل اند. (635)بدبختانه ايام جوانى دوره شدت احساسات تند و تخيلات موهوم است . اين حالت طوفانى جوانان را اغلب از واقع بينى بازمى دارد و نمى گذارد اشخاص يا اشياء را آن طورى كه هستند، ببينند. جوانان بر اثر اين حالت روانى ، در شناسايى خويشتن و صفات خويش ، دچار اشتباه مى شوند و به خودپرستى مفرط مى گرايند و همچنين در شناختن مردم نيز به خطا مى روند و آنان را با نظر تحقير و پستى مى نگرند.
افراط در جنبه فردى
طرز تفكر جوان اصولا شاعرانه است و به طور افراط جنبه فردى دارد.به عبارت ديگر، مابين فكر او و امور مورد تفكرش توافق وجود ندارد.براى كودك نيز تا حدى وضع به همين منوال است ، با اين تفاوت كه فكر بچه ابتدا متوجه عمل است و خود را با اشياء و موجودات متوافق مى سازد و حال آنكه طرز تفكر جوان نورسيده طورى است كه از اشياء و موجودات جدا مى شود و نمى تواند با همه كشمكش درونى كه براى تجاوز از افكار شخصى و تطابق با محيط دارد، از قيد خودپرستى رهايى يابد.گذشته از آن ، طرز تفكر تا حدى جنبه بازى دارد. وى تماشا را دوست دارد حتى از تماشاى شخص خود نيز لذت مى برد. فكر جوان ، مفتون و مسحور وجودى مى شود ك شخصيت او را توليد مى نمايد. به همين دليل مى توان با تغيير مختصرى در معناى كلام استاندال ، كه طرز تفكر جوان را تعريف كرده ، آن را طرز تفكر خودخواهانه يا خودپرستانه دانست ، حال آنكه طرز تفكر كودك ، طبق تعريف ژ. پياژه ، با خودبينى تواءم است . (636)