تمناى تكريم و احترام و خواهش و آزادى و استقلال ، كه با فرا رسيدن بلوغ در نهاد نوجوانان بيدار مى شود، يكى از پديده هاى طبيعى است كه به قضاى الهى با سرشت فرزندان بشر آميخته شده و در همه جا براى هميشه وجود داشته و خواهد داشت . اين تمايل ، به محيط زندگى جوانان توسعه مى بخشد و در چشم انداز آنان مناظر تازه اى را به وجود مى آورد اين تمايل نوجوانان را عرصه پهناور اجتماع مى كشد و آنان را براى عضويت جامعه آماده مى سازد.اگر اين تمايل طبيعى با اندازه گيرى صحيح ارضا شود و بدون افراط و تفريط در مسير خود به حركت در آيد، نوجوانان مى توانند به آسانى خود را با جامعه تطبيق دهند و به شرايط سازگارى با اجتماع مجهز گردند.
ترك لجاج و خودسرى
اگر پدران و مادران از وضع روانى نوجوانان خويش آگاه باشند و با اندازه گيرى ، صحيح ، به آنان آزادى و استقلال بدهند، اگر در حدود مصلحت با ارضاى تمايلات فكرى فرزندان خويش موافقت كنند و ناسنجيده آنان را در مضيقه نگذارند و بى جهت خشمگين و ناراحتشان و نسازند، همچنين اگر نوجوانان حدود خود را بشناسند، لجاج و خودسرى را ترك گويند، اگر در ارضاى تمايل آزادى و استقلال طلبى خويش تندروى نكند و از حريم مصلحت تجاوز ننمايد، روابط نوجوانان با پدران و مادران همواره بر اساس صحيح دوستى و احترام ، استوار خواهد ماند.
وظيفه والدين و جوانان
پدران و مادران بايد با كمال ميل وظايف پدرى و مادرى را ياد بگيرند و ضمنا فرزند نيز بايد با كمال ميل راهنمايى ها و اندرزهاى مفيد پدر و مادر را كه در نتيجه تجربه به دست آمده است بپذيرد.اگر پدران و مادران و فرزندان آن ها با طرز فكر و احساسات و تمايلات يكديگر آشنا شوند، بين آن ها اعتماد حقيقى پيدا مى شود. در اين صورت ، پدر يا مادر، بدون جهت از فرزندان ايراد نخواهند گرفت و از موجودى كه هنوز رشدش كامل نشده و تحت سرپرستى آن هاست ، توقع بيش از اندازه نخواهند داشت . فرزند نيز آماده پذيرفتن بعضى محدويت هاى لازم بوده و اندرز و راهنمايى پدر و مادر خود را به كار خواهد بست .(520)