ورزش ، به مقدار قابل ملاحظه اى اعضاى بدن را به فعاليت وامى دارد و به توازن قواى جسمانى كمك مى كند. حركات ورزشى ، خلايى را كه بر اثر ترك تلاشهاى عضلانى به وجود آمده ، پر مى كند و تا حدودى اعمال تطابقى بدن را تنظيم مى نمايد. در دنياى كنونى صنعت و ماشين ، ورزش تا اندازه اى به جاى كارهاى عضلانى ، شخم زنى ، بيلدارى ، پياده روى ، باربرى و ديگر اعمال بدنى مردم در روزگار گذشته است . خلاصه ، ورزش از طرفى يك عمل تفريحى نشاطآور و سرگرم كننده در ساعات فراغت است و از طرف ديگر وسيله مؤ ثرى در حفظ سلامت بدن و نيرومندى جسم است .
اسلام و نيرومندى جسم
گر چه مسئله ورزش و مسابقات ورزشى به معنايى كه امروز توجه جهانيان را به خود جلب كرده و به اشكال مختلف اجرا مى شود، در آيين مقدس اسلام مورد بحث و گفت و گو واقع نشده است ، ولى در صورتى كه اعمال ورزشى امروز جنبه عقلايى داشته باشد و ورزشكار آسيبى به خود و دگران نرساند و باعث جرم و جنايت نشود و اگر ورزش به عنوان يك تفريح سالم و منزه و به منظور سلامت بدن و نيرومندى جسم باشد، نه تنها از نظر مقررات اصولى اسلام بلامانع است ، بلكه با توجه به اين مطلب كه اولياى گرامى اسلام به سلامت و نيرومندى پيروان خود علاقه دارند، مى توان گفت ورزش مفيد و سلامت بخش ، مطلوب پيشوايان مذهبى است .(قال رسول الله صلى الله عليه و آله : طوبى لمن اسلم و كان عيشه كفافا و قواه شدادا. ) (1119)رسول اكرم (ص ) فرموده : خوشبخت كسى است كه آيين اسلام را پذيرفته و به قدر معاش خود درآمد دارد و قواى بدنش نيرومند است .(قال على عليه السلام : الصحة افضل النعم . ) (1120)على عليه السلام فرموده : سلامت بدن بهترين نعمت هاى خداوند است .در چهارده قرن قبل ، يعنى دوره قيام رسول اكرم ، ورزش يك امر ضرورى بهداشتى در حيات اجتماعى بشر نبود. چه آن كه مردم آن روز براى تاءمين معاش به قدر كافى فعاليت جسمانى و حركات عضلانى داشتند و اعمال تطابقى بدنشان خود به خود صورت مى گرفت . به علاوه ، چون كارها به وسيله دست و با نيروى انسانى انجام مى شد، اوقات فراغتشان آن قدر زياد نبود كه در جست و جوى كارهاى تفريحى و سرگرم كننده باشند.