جوان از نظر عقل و احساسات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جوان از نظر عقل و احساسات - نسخه متنی

محمدتقی فلسفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ويل دورانت مى گويد:

جوان ، كه پس از سالها نازپروردگى از خانواده به اجتماع قدم مى نهد، خود را آزاد مى يابد و جام لذت آزادى را تا جرعه آخر سر مى كشد و با توحش نعره مى زند و مى رود تا دنيا را بگيرد و از نو بسازد.

جوانى ، مانند خدايان ، صبور و بى باك است ، آشوب و ماجرا را بيش از غذا دوست مى دارد. عاشق برترين چيزها و مبالغه ها و نامحدوديت هاست ، زيرا انرژى فراوان دارد و سخت مى كوشد تا قدتر خود را آزاديى و رهايى بخشد و هر چيز تازه و خطرناك را دوست مى دارد. جوانى انسان ، به نسبت و اندازه خطراتى است كه پيش مى گيرد.

جوان ، با اكراه و بى ميلى به نظم قانون مى دهد، آن جا كه نعره و فرياد وسيله حياتى اوست ، از او سكوت و خاموشى مى خواهند. آن جا كه سخت مشتاق فعاليت است ، از او آرامى و انفعال مى خواهند.

آن جا كه از خون خودش پيوسته مست است ، از او اعتدال و هشيارى مى خواهند. جوانى سن بى قيدى و بى بند و بارى است و شعار آن اين است : هيچ چيز مانند زياده روى ، مايه كاميابى نيست .

جوانى خستگى ناپذير است . زندگى او در زمان حال است و افسوس گذشته را نمى خورد و از آينده نمى ترسد و با خوش دلى و سبك روحى ، از تپه اى بالا مى رود كه قله ، آن طرف ديگر را از چشم او پنهان داشته است .

جوانى و احساسات تند

جوانى سن احساسات تند و رغبات ناافسرده است . هنوز تكرار و نوميدى ، حوادث را تلخ و ناگوار ساخته است ، آن چه مهم و با شكوه است ، شور و شوق است . خوشى يعنى آزادى غرايز و چنين است جوانى .

در نظر بيشتر مردم دوره زندگى واقعى همان دوره جوانى است . بيشتر مردم در چهل سالگى ، جز خاطره و يادبود چيزى نيستند و خاكسترى هستند از آتشى كه زمانى شعله ور بوده . آن چه در زندگى غم انگيز است ، اين است كه در آن عقل و حكمت وقتى فرامى رسد كه جوانى از دست رفته است . كاش ‍ جوانى مى دانست و پيرى مى توانست . (827)

/ 791