جوانى سن احساسات تند و رغبات ناافسرده است . هنوز تكرار و نوميدى ، حوادث را تلخ و ناگوار ساخته است ، آن چه مهم و با شكوه است ، شور و شوق است . خوشى يعنى آزادى غرايز و چنين است جوانى .در نظر بيشتر مردم دوره زندگى واقعى همان دوره جوانى است . بيشتر مردم در چهل سالگى ، جز خاطره و يادبود چيزى نيستند و خاكسترى هستند از آتشى كه زمانى شعله ور بوده . آن چه در زندگى غم انگيز است ، اين است كه در آن عقل و حكمت وقتى فرامى رسد كه جوانى از دست رفته است . كاش جوانى مى دانست و پيرى مى توانست . (827)