عبدالملك كه دوران جوانى را پشت سر گذارده است ، عبدالملك كه با گذشت زمان ، عقلش به رشد طبيعى خود رسيده و از حوادث روزگار به مقدار قابل ملاحظه اى تجربه آموخته است ، تا اندازه اى بر احساسات خويش مسلط است و مى تواند خود را از هيجان هاى بى مورد و خطرناك نگاه دارد. ولى فرزند جوانش كه اكنون دوران شباب را طى مى كند و هنوز به رشد عقلى نرسيده و سرد و گرم جهان را نديده است ، بعيد به نظر مى رسد كه بتواند خويشتن دار باشد و در مواقع تحريك احساسات ، از تندروى و تصميم هاى ناروا بر كنار ماند.پاسخ قاطع حضرت سجاد عليه السلام به پدر و پسر، ضربه روحى زد و هر دو از مضمون نامه آن حضرت ناراحت و رنجيده خاطر شدند. با اين تفاوت كه پدر كارآزموده و تجربه ديده ، هيجان هاى خود را پنهان نگاه داشت و چيزى نگفت ، ولى پسر جوان و كم تجربه نتوانست خود را نگاه دارد و مراتب ناراحتى و هيجان خويش را به زبان آورد.
ميل به انتقام
اگر اختيار در دست پسر نادان و كوتاه فكر مى بود براى ارضاى احساسات برانگيخته خود انتقام مى گرفت . او از قدرت هاى نظامى و انتظامى مملكت استفاده مى كرد و به منظور جبران شكست معنوى خويش ، به آن حضرت آسيب مالى و جانى مى رساند و كمترين توجهى به نتايج شوم عمل خود نمى نمود. ولى پدر پخته و عاقل كه ، به تمام جهات قضيه متوجه است ، با خود حساب مى كند گرچه پاسخ حضرت سجاد عليه السلام تلخ و سنگين است ، ولى عوارض انتقامجويى و تجاوز به آن حضرت به مراتب تلخ تر و سنگين تر است . اگر به زين العابدين آسيبى برساند، مورد تنفر و انزجار افكار عمومى واقع مى شود. ممكن است مردم بر وى بشورند و باعث سقوط حكومتش گردند.