اينان تصور مى كنند كه با روش هاى مستبدانه و اعمال نارواى خود مى توانند قدر و منزلتى به دست آورند و در نظر ديگران بزرگ و با شخصيت جلوه كنند. غافل از آن كه اين اعمال خام و غير عقلانى از شخصيت آنان مى كاهد و در نتيجه مختصر ارزشى را هم كه نزد ديگران دارند، از دست مى دهند.نارسايى عقل جوان يك مطلب غيرواقعى و يك قرارداد ساختگى برزگسالان نيست كه بتوان با خشونت و استبداد راءى آن را بر هم زد. بلكه يك قانون اجتناب ناپذير طبيعت و يك سنت قطعى الهى در نظام آفرينش است .انسان عاقل با قوانين طبيع نمى جنگد و با سنن خلقت از در دشمنى و خصومت وارد نمى شود، زيرا به طور شكست مى خورد.(قال رسول الله صلى الله عليه و آله : لا تعادوا الايام فتعاديكم .(200) )رسول اكرم (ص ) فرموده : با روزگار دشمنى نكنيد تا او نيز با شما دشمنى كند و شكستتان دهد.
دشمنى با روزگار
(قال على عليه السلام : من كابر الزمان عطب .(201) )على عليه السلام فرموده است : آن كس كه با روزگار دشمنى كند، هلاك خواهد شد.در مواقعى كه جوانان تحت تاءثير شهوت ، غضب ، حب مال و تمايلات ديگرى نظاير اين ها واقع مى شوند و براى نيل به خواهش هاى نفسانى خود، تصميم هاى غيرعاقلانه و خلاف مصلحت مى گيرند، بايد بدانند كه در پرتگاه سقوط قرار گرفته اند. اگر قبل از اجراى تصميم ، خطر را احساس كنند و با افراد عاقل و فهميده مشورت نمايند، مى توانند خود را از سقوط قطعى حفظ كنند و اگر خودسرانه و روى استبداد راءى ، به تصميم خويش جامه عمل بپوشند و با فرياد و خشونت ، پدر و مادر را وادار به سكوت نمايند، خواه ناخواه به عوارض شوم آن دچار مى شوند و گاهى تا پايان عمر گفتار خواهند بود.