در دنياى كنونى ، بر اثر پيشرفت علم و دانش و توسعه صنعت و ماشين ، بشر، قدرت زيادترى به دست آورده و نيروى بيشترى در اختيار گرفته است . در چنين شرايطى ، اگر دگردوستى و محبت به غير در نهادش قوت بگيرد و به خوبى مهرورزى متخلق گردد، نيرو عظيم علم و صنعت را در مجراى صحيح و براى بهبود زندگى به كار مى اندازد و از آن به نفع انسانيت استفاده مى كند و موجبات رفاه و آسايش مردم را فراهم مى سازد و در نتيجه جوامع بشرى از نعمت صلح و صفا، مهر و محبت و همكارى و مواسات برخوردار مى گردند.برعكس اگر در شرايط پيشرفت علم و صنعت ، بشر به خوددوستى و شهوات خويش متوجه گردد و حب ذات خود را تقويت كند و از دگردوستى و خوى انسانى غافل شود، مفاسد عظيمى به بار مى آيد. در اين موقع ، حس جاه طلبى و خودپرستى بيدار مى شود، خواهش هاى نفسانى به طغيان و سركشى مى گرايند و نيروى علم و صنعت در دست بشر وسيله ارضاى غرايز و شهوات مى شود و در راه ظلم و ستم ، تجاوز و تخريب و خونريزى و فساد و به كار مى افتد. انسان ها درنده خو مى شوند. اقويا، ضعفا را نابود مى كنند و بشر با سرعت در راه دشمنى و كينه توزى و فساد و تباهى پيش مى رود.