نادارى در شخصيت ما اثر دارد. بى پولى موجب پريشانى خاطر و غم و وحشت مى شود. كسى كه نتواند خوراك و پوشاك و ساير ضروريات يوميه خود را آماده كند، دائما آشفته و نسبت به ديگران بدبين و بدخواه است . اين احوال در همه كس اثر دارد و صفات و ذاتيات را مبدل مى كند. از چنين آدمى انتظار خوى خودش و از خودگذشتگى و وفاى به عهد و ساير خصال نيكو نمى رود.مردم تهى دست ، چون خود را خفيف و از ديگران كوچك تر مى بيند، حالت حجب و ترس و درماندگى به خود مى گيرند و از قابليت و فعاليت و خلق خوش خود، مقدار زيادى از دست مى دهند و بعدها نيز اگر دارنده شدند، مغرور و بى رحم و بى ادب خواهند شد.(592)(سازمان همكارى ملى دانشجويان در جزوه مستدلى اعلام كرده است كه از صدهزار دانشجو، هزار نفر مبتلا به بيمارى روحى هستند. كوى دانشگاه و رستورانهاى دانشجويى يك نوع زندان سربسته است . اينان هميشه حالت نيمه وابستگى اقتصادى دارند. يعنى هميشه به انتظار پول پدران و مادران و چك هاى خانوادگى هستند تا پول جيبشان تامين شود و به همين دليل ، با آن كه فرهنگ كافى دارند، نيروى دماغيشان به اندازه جوانان همسن و سالى كه شخصا پول توى جيب درمى آورند، رشد نمى كند. در نظر جوانان روزگار ما، پول مظهر استقلال است .)(593)